السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

بایگانی
آخرین مطالب

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۳۸ - تفسیر نور:

«حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ» بر انجام همۀ نمازها و (خصوصاً) نماز وسطی (ظهر)، مواظبت کنید و برای خدا خاضعانه به پاخیزید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۳۸:

دربارۀ مراد از نماز وسطی، چند نظریه است

ولی با توجّه به شأن نزول آیه که گروهی به خاطر گرمی هوا در نماز ظهر شرکت نمی‏‌کردند و با توجّه به روایات و تفاسیر، مراد همان نماز ظهر است.

توجّه به نماز در لابه‌لای آیات مربوط به مسائل خانوادگی، اشاره به آن است که غرائز و کشش‌های مالی و حقوقی همسر، شما را از نماز غافل نکند.

حفظ هر چیزی باید مناسب با خودش باشد حفظ مال از دست برد دزد است، حفظ بدن از میکروب است، حفظ روح از آفات اخلاقی نظیر حرص، حسد و تکبّر است، و حفظ فرزند از دوست بد می‌‏باشد.
حفظ نماز به چیست؟

حفظ نماز، آشنایی با اسرار آن، انجام به موقع آن، صحیح به جا آوردن، فراگرفتن احکام و آداب آن و حفظ مراکز عبادت و تمرکز فکر به هنگام آن است.

در حدیثی می‌‏خوانیم: نماز به گروهی می‌‏گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند و به گروهی می‌گوید: مرا حفظ کردی خداوند تو را حفظ کند. «کافی، ج ۳، ص ۲۶۸»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۳۸:

۱. اقامۀ نماز باید مداوم باشد. «حافِظُوا»

۲. همۀ مردم مسئول حفظ نماز هستند. «حافِظُوا»

۳. نماز را به جماعت برپا کنید. «حافِظُوا»، «قُومُوا»

۴. هر کجا زمینۀ سهل‌انگاری یا غفلت احساس می‌شود، هشدار بیشتری لازم است. «وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی‏»

۵. اقامۀ نماز، به توجّه، نشاط، معرفت و اخلاص نیاز دارد. «قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ»

۶. انسان نباید وصلۀ ناهمرنگ هستی باشد. قرآن دربارۀ هستی می‌فرماید: «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» «روم، ۲۶» پس اگر ما قانت نباشیم، وصلۀ ناهمرنگ هستی خواهیم بود. «قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ»

۷. ارزش نماز به خضوع آن است. «قانِتِینَ»
تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۳۹ - تفسیر نور:

«فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَما عَلَّمَکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» پس اگر (از دشمن یا خطری) بیم داشتید، پیاده یا سواره (به هر شکل که می‌توانید نماز گزارید) و آن‌گاه که ایمن شدید خدا را یاد کنید، همانگونه که آنچه را نمی‌‏توانستید بدانید به شما آموخت.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۳۹:

در قرآن گاهی به جای کلمۀ «صلاة»، کلمۀ «ذکر» گفته شده است.

چنان که دربارۀ نماز جمعه می‌فرماید: «فَاسْعَوْا إِلی‏ ذِکْرِ اللَّهِ» به سوی ذکر خدا بشتابید.

و یا خداوند به موسی علیه‌السّلام می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی» نماز را به پا دار تا یاد من باشی.

در این آیه نیز مراد از «فَاذْکُرُوا اللَّهَ» نماز است.

آری، فلسفه و روح نماز، یاد خداوند است.

این آیه اشاره به نماز خوف دارد که در شرایط جنگی با احکام مخصوصی که در فقه آمده است، اقامه می‏‌شود.

در احادیث می‌خوانیم که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواندند و حضرت علی علیه السّلام در بعضی از جنگ‌‏ها دستور می‌دادند که هنگام جنگ با ایما و اشاره نماز بخوانند.

امام کاظم علیه‌السّلام در جواب شخصی که پرسید: اگر حیوان درنده‌‏ای به ما حمله کرد و وقت نماز تنگ بود چه کنیم؟ فرمودند: با همان وضعی که دارید نماز بخوانید، گرچه پشت به قبله باشد. «تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۱۴۸ و نورالثّقلین، ج ۲، ص ۲۳۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۳۹:

۱. نماز، در هیچ حالی ساقط نمی‌‏شود. «فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً»

۲. در اسلام عسر و حرج نیست. وقتی امکان استقرار بدن و یا ایستادن به سوی قبله و یا سایر شرایط نباشد، حذف می‌‏شوند. «فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً»

۳. نماز، شکر نعمت است. «فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَما عَلَّمَکُمْ»

۴. بعضی از مسائل را انسان نمی‌‏داند، ولی می‏‌تواند به تجربه به دست آورد. ولی بعضی از مسائل را انسان نمی‌‌داند و نمی‌‌تواند که بداند، مگر از طریق وحی. «ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» و نفرمود: «لا تعلمون»
تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۰ - تفسیر نور:

«وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِیَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَی الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِی ما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» و کسانی از شما که در آستانۀ مرگ قرار می‌گیرند و همسرانی از خود به جای می‌‏گذارند، دربارۀ همسرانشان این سفارش است که تا یک سال، آنها را (با پرداخت هزینه زندگی) بهره‌‏مند سازند و از خانه بیرون نکنند. ولی اگر آنها خود بیرون رفتند و تصمیم شایسته‌‏ای دربارۀ خودشان گرفتند، بر شما گناهی نیست و خداوند توانا و حکیم است.
نکته های سوره بقره - آیه ۲۴۰ :

برخی مفسّران معتقدند نزول این آیه، قبل از آیۀ عدّه «بقره، ۲۳۴» و قبل از آیه ارث می‏‌باشد و با نزول آن آیات، این آیه نسخ شده و یا به عبارتی تاریخِ عمل به آن پایان پذیرفته است.

ولی برخی دیگر معتقدند آیات عدّه و ارث، مقدار ضروری و واجب را مطرح کرده که زن فلان مقدار حقّ ارث دارد و فلان مدّت نیز واجب است عدّه نگهدارد، ولی این آیه را می‌توان در کنار وظیفۀ واجب، به صورت یک عمل استحبابی قلمداد کرد.

به این معنا که علاوه‌بر مدّت عدّه، اگر زن به احترام شوهر، خواست تا یک‌سال در خانه بماند، شوهر هم به احترام زن علاوه بر سهم ارث، مخارج یک‌سالۀ او را از ثلث خود، که دربارۀ آن حقّ وصیّت دارد، بپردازد. «تفسیر أطیب البیان»
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۴۰:

۱ مردان، بخشی از مال خود را برای همسرانشان وصیّت کنند. «وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ» «وَصِیَّةً لِأَزْواجِهِمْ»

۲. در وصیّت، همسر انسان بر دیگران اولویّت دارد. «وَصِیَّةً لِأَزْواجِهِمْ»

۳. آیندۀ زنان بیوه باید تأمین شود. «مَتاعاً إِلَی الْحَوْلِ»

۴. هر گونه تصمیم زن در انتخاب شوهر مجدّد، باید عاقلانه و مشروع و با احراز مصلحت باشد. «فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ»

۵. تشریع احکام الهی، بر اساس حکمت است. «عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۱-۲۴۲ - تفسیر نور:

«وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ * کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» و برای زنان طلاق داده شده، بهرۀ مناسبی است که (پرداخت آن) بر مردانِ پرهیزکار سزاوار است. این چنین خداوند آیات خود را برای شما تبیین می‏‌کند، شاید که اندیشه کنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۱-۲۴۲:

در آیات قبل، نحوۀ پرداخت مهریه به زنان طلاق داده شده، قبل از آمیزش و بعد از آن بیان شد.

این آیه یا در مورد کسانی است که در ضمن عقد، مهریۀ آنان مشخّص نشده و قبل از آمیزش طلاق داده می‌شوند، و یا یک سفارش عاطفی و اخلاقی برای تمام موارد طلاق است که علاوه‌بر پرداخت تمام یا نصف مهریه، هدیه‌‌ای جداگانه برای جبران ناراحتی‌‏ها و دل‌شکستگی‏‌های زن، از سوی شوهر به او پرداخت شود.

البته این یک دستور اخلاقی و استحبابی است که سزاوار است متّقین و پرهیزگاران آن را مراعات نمایند.

به هر حال از جملۀ «حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ» در آیۀ ۲۳۶ و «حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» در اینجا و «لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ» آیۀ ۲۳۷، می‌‏توان توجّه مخصوصِ اسلام را دربارۀ حفظ حقوق و عواطف زنان مطلّقه به دست آورد.

امام حسن علیه‌السّلام به زنی که طلاق داده بود، کنیزی را به عنوان هدیه بخشید. «کافی، ج ۶، ص ۱۰۵»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۱-۲۴۲:

۱. در برخورد با زنان مطلّقه، تقوا لازم است. «وَ لِلْمُطَلَّقاتِ» «حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ»

۲. هدیه دادن که نقش کدورت زدایی و دلجویی دارد، نشانۀ پرهیزکاران است. «مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ»

۳. در احکام و دستورات الهی، باید اندیشه نمود تا به مصالح آن پی ‏برد. «یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۳- تفسیر نور:

«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ» آیا ندیدی کسانی را که از ترس مرگ از خانه‌های خود فرار کردند، در حالی که هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنها گفت: بمیرید (و آنها مردند،) سپس آنان را زنده کرد (تا درس عبرتی برای آیندگان باشند؟) همانا خداوند نسبت به مردم احسان می‏‌کند، ولی بیشتر مردم سپاس نمی‌‏گذارند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۳‌:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۳:

در یکی از شهرهای شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت، بیماری طاعون پیدا شد و با سرعتی عجیب مردم را یکی پس از دیگری از بین می‌‏برد.

در این میان عده‌‏ای از مردم که توانایی و امکانات کوچ داشتند، به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند، پروردگار، آنها را در همان بیابان به همان بیماری نابود ساخت.

به گفتۀ صاحب تفسیر تبیان (ج ۲، ص ۲۸۲) تعدادشان از ده هزار بیشتر بوده است، زیرا عرب به بیش از ده هزار «الوف» و به کمتر از آن «آلاف» می‌‏گوید.

از برخی روایات استفاده می‌‏شود که اصل بیماری مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود؛ زیرا وقتی رهبر و پیشوای آنان از آنها خواست که خود را برای مبارزه و جهاد آماده کرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانۀ اینکه در منطقۀ جنگی مرض طاعون شایع است، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند و خداوند آنها را به همان چیزی که بهانۀ فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت.

در برخی تفاسیر و روایات «کافی، ج ۸، ص ۱۹۸» آمده است: وقتی حِزقیل نبی، یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل، از آنجا عبور می‌‏کرد از خداوند درخواست کرد که آنها را زنده کند.

خداوند دعای او را اجابت کرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگی باز گشتند.

البته این الطاف الهی، هشدار و درس عبرتی برای آیندگان تاریخ است که انسان بفهمد و شکرگزار خداوند باشد.

صاحب تفسیر المنار، مرگ و حیات در آیه را به شکلی سمبولیک معنا کرده و آن را کنایه از به دست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است.

صاحب تفسیر المیزان، ضمن انتقاد شدید از این طرز تفکّر می‌‌فرماید: باید به ظاهر آیات معتقد بود وگرنه لازم می‏‌آید تمام معجزات و امور خارق‌العاده را توجیه یا تأویل نماییم.

از آنجا که شکر، تنها به زبان نیست، بلکه حقیقت شکر آن است که نعمت‌‌های الهی را در جای خود مصرف کنیم، لذا اکثر مردم شکرگزار واقعی نیستند.

در آیه اگر می‌‏فرمود: «أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ» معنا این بود که اکثر آن مردم اهل شکر نبودند؛ ولی قرآن سیمای اکثر مردم در تمام اعصار را بیان می‌‏کند، نه گروهی خاصّ را. «أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ»

شیعه، به رجعت و زنده شدن گروهی از افراد قبل از قیامت، اعتقاد دارد و علاوه‌بر صدها حدیث، از آیاتی همچون این آیه، امکان وقوع آن را استفاده می‌‏کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۳:

۱. به تاریخ بنگریم و از آن درس بگیریم. «أَ لَمْ تَرَ»

۲. در بیان تاریخ، آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است؛ نه نام افراد و قبایل و مناطق. «الَّذِینَ خَرَجُوامِنْ دِیارِهِمْ»

۳. آنجا که اراده خداوند باشد، فرار کارساز نیست. «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا»

۴. خداوند در همین دنیا بارها مردگان را زنده کرده است. «ثُمَّ أَحْیاهُمْ»

۵. فراز و نشیب‌‏ها، مرگ و میرها، زاد و ولدها و زنده‌شدن‏‌های مجدّد، همه نمونه‌‌هایی از الطاف و فضل الهی است. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۴ - تفسیر نور:

«وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» و در راه خداوند پیکار کنید و بدانید که خداوند شنوا و داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۴:

در آیه قبل خواندیم که فرار از جنگ، چاره‌ساز نیست و قهر خداوند می‌‏تواند هزاران نفر فراری را فرا گیرد.

این آیه می‌‏فرماید: اکنون که مرگ و حیات به دست اوست، پس در راه او پیکار کنید و بدانید که پاداش شما نزد او محفوظ است. زیرا او به آنچه بر شما می‌‏گذرد، آگاه است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۴:

۱. جهاد و مبارزه، زمانی ارزش دارد که برای خدا و در راه خدا باشد. جنگ از سر انتقام و برای اظهار قدرت و استثمار و کشورگشایی مقدّس نیست، بلکه ضد ارزش است. «قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

۲. جنگ در راه خدا، شکر نعمت حیات است. آیۀ قبل فرمود: خداوند آنان را زنده نمود، ولی شاکر نبودند. و این آیه می‌‏فرماید: در راه خدا پیکار کنید. بنابراین جهاد، نوعی شکر است. «لا یَشْکُرُونَ» «وَ قاتِلُوا»

۳. توجّه به اینکه ما در محضر خدا هستیم، قوی‌‏ترین عامل و انگیزه برای پیکار در میدان جنگ است. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»

۴. برای فرار از جهاد، عذرتراشی نکنید. زیرا خداوند نیّت شما را می‌‏داند و بهانه‌‏های شما را می‌‏شنود. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۵ - تفسیر نور:

«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»» کیست که به خداوند وام دهد، وامی نیکو تا خداوند آن را برای او چندین برابر بیافزاید و خداوند (روزی بندگان را) محدود و گسترده می‌‏سازد، و به سوی او بازگردانده می‌شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۵:

در تفاسیر مختلف «تفسیر کبیر، کاشف و نمونه» آمده است که این آیه به دنبال آیۀ قبل که مردم را به جهاد تشویق می‌‏کرد، مؤمنان را به انفاق و وام ترغیب می‌نماید.

زیرا همان‌گونه که برای امنیّت و صیانت جامعه، نیاز به جهاد و تلاش مخلصانه است، همچنین برای تأمین محرومان و تهیه وسایل جهاد، نیاز به کمک‌‏های مادّی می‌‏باشد.

موضوع وام دادن به خدا، هفت‌بار در قرآن آمده است.
شرایط قرض‌الحسنه از دیدگاه تفسیر مجمع‌البیان:

تفسیر مجمع‌البیان «ذیل آیۀ ۱۱ سوره حدید» شرایطی را برای قرض‌الحسنه بیان کرده است. از آن جمله:

۱. از مال حلال باشد؛

۲. از مال سالم باشد؛

۳. برای مصرف ضروری باشد؛

۴. بی‌منّت باشد؛

۵. بی‌‏ریا باشد؛

۶. مخفیانه باشد؛

۷. با عشق و ایثار پرداخت شود؛

۸. سریع پرداخت شود؛

۹. قرض دهنده خداوند را بر این توفیق شکرگزار باشد؛

۱۰. آبروی گیرندۀ وام حفظ شود.

«قَرْضاً»، در زبان عربی به معنای بریدن است و اینکه به وام، قرض می‌‏گویند به خاطر آن است که بخشی از مال بریده و به دیگران داده می‌شود تا دوباره باز پس گرفته شود.

کلمۀ «بسط» به معنای گشایش و وسعت است و «بساط» به اجناسی گفته می‌‏شود که در زمین پهن شده باشد.

جهاد، گاهی با جان است که در آیۀ قبل مطرح شد و گاهی با مال است که در این آیه مطرح شده است.

کلمۀ «کثیر» در کنار کلمۀ «اضعاف»، نشانۀ پاداش بسیار زیاد است. و جملۀ «فَیُضاعِفَهُ» به جای «یضعفه» رمز مبالغه و ازدیاد است. «تفسیر روح‌المعانی»

تعبیرِ قرض به خداوند، نشان‌دهندۀ آن است که پاداش قرض‌الحسنة بر عهدۀ خداوند است. به جای فرمان به قرض دادن، سؤال می‏‌کند که کیست که به خداوند قرض دهد، تا مردم احساس اکراه و اجبار در خود نکنند، بلکه با میل و رغبت و تشویق به دیگران قرض دهند.

از آنجا که انسان غریزۀ منفعت‌طلبی دارد، لذا خداوند برای تحریک انسان، از این غریزه استفاده کرده و می‌فرماید: «فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً» به جای «قرض به مردم» فرمود: «به خداوند قرض دهید»، تا فقرا احساس کنند خداوند خودش را به جای آنان گذاشته و احساس ضعف و ذلّت نکنند.

با اینکه وجود ما و هر چه داریم از خداوند است، امّا خداوند گاهی خود را مشتری و گاهی قرض‌گیرنده معرفی می‌کند تا ما را به این کار تشویق نماید.

حضرت علی علیه‌السّلام فرمودند: جنود آسمان‏ها و زمین از آن خداست، پس آیه قرض برای آزمایش شماست. «نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳»

امام کاظم علیه‌السّلام فرمود: از مصادیق قرض به خداوند، کمک مالی به امام معصوم است. «تفسیر روح البیان، ج۱، ص ۳۸۱»

گرچه در آیه، قبض و بسط به خداوند نسبت داده شده است، ولی در روایات می‏خوانیم: هر که با مردم گشاده‌دست باشد، خداوند به او بسط می‌‏دهد و هر کس با مردم بخل ورزد، خداوند نسبت به او تنگ می‌گیرد.

در روایات، پاداش قرض الحسنة هجده برابر، ولی پاداش صدقه ده برابر آمده است. «بحار، ج ۷۴، ص ۳۱۱»

و دلیل این تفاوت چنین بیان شده است که قرض را افراد محتاج می‌گیرند، ولی هدیه و بخشش گاهی به غیر محتاج نیز داده می‌‏شود. «بحار، ج ۱۰۰، ص ۱۳۸»

به فرمودۀ روایات: هر کس بتواند قرض بدهد و ندهد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند. «بحار، ج ۱۰۰،ص ۱۳۸»

هنگامی که این آیه نازل شد: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها» «نمل، ۸۹» هر کس کار خوبی آورد، بهتر از آن را پاداش می‌‌‏گیرد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله از خداوند تقاضای ازدیاد کرد، آیه نازل شد: «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» «انعام، ۱۶۰» ده برابر داده می‌شود. باز درخواست نمود، آیه قرض‌الحسنه با جملۀ «أَضْعافاً کَثِیرَةً» نازل شد. پیامبر متوجّه شد که کثیری که خداوند مقدّر کند، قابل شماره نیست. «تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۳۱۰»

پاداش خدا به قرض‌دهندگان، هم در دنیا وهم در آخرت است. زیرا در کنار «أَضْعافاً کَثِیرَةً» می‌فرماید: «وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» گویا حساب قیامت، جدا از پاداش‏‌های دنیوی است.

جلوی بدآموزی و سوء‌برداشت باید گرفته شود.

اگر در اوّل آیه خداوند با لحنی عاطفی از مردم قرض می‌خواهد، به دنبال آن می‌فرماید: «وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ» تا مبادا گروهی همچون یهود خیال کنند که خداوند فقیر است و بگویند: «إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ» «آل عمران، ۱۸۱» و همچنین بدانند که قرض گرفتن خدا، برای رشد انسان است، نه به خاطر نیاز او.

منافقان می‌‏گفتند: به مسلمانان انفاق نکنید تا از دور رسول خدا پراکنده شوند. قرآن در جواب آنها فرمود: آنها در چه باوری هستند، مگر نمی‏‌دانند خزائن آسمان‌‌ها و زمین در دست خداوند است! «منافقون، ۷»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۵:

۱. کمک به خلق خدا، کمک به خداست. «یُقْرِضُ اللَّهَ» به جای «یقرض الناس»

۲. برای ترغیب مردم به کارهای خیر، تشویق لازم است. «فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً»

۳. اگر ما گشایش و تنگ‌دستی را به دست خدا بدانیم، راحت انفاق می‌کنیم. «وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ»

۴. اگر بدانیم که ما به سوی او باز می‏‌گردیم و هر چه داده‏‌ایم پس می‌‏گیریم، راحت انفاق خواهیم کرد. «إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»

منبع : محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۷۷-۳۸۵.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۴۱

وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ﴿۱۴۱﴾
۱۴۱ - او است که باغهاى معروش (باغهائى که درختانش روى داربستها قرار مى گیرند) و باغهاى غیر معروش (درختانى که نیاز به داربست ندارند) آفرید، و همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند و (نیز) درخت زیتون و انار را که از جهتى با هم شبیه و از جهتى تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است در حالى که طعم میوه آنها فوق العاده متفاوت ) از میوه آن به هنگامى که به ثمر مى نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمى دارد.

He brings forth gardens, trellised and untrellised, palmtrees and crops, different to eat, and the olive and pomegranates alike and unlike. When it bears fruit eat of it and pay what is due (the zakat) of it upon the harvest day. But do not be wasteful; He does not love the wasteful. (141)

تفسیر
یک درس بزرگ توحید
در این آیه به چند موضوع اشاره شده است که هر کدام در حقیقت نتیجه دیگرى است .
نخست مى گوید: خداوند همان کسى است که انواع باغها و زراعتها با درختان گوناگون آفریده است که بعضى روى داربستها قرار گرفته ، و بام منظره بدیع و دل انگیز خود چشمها را متوجه خویش مى سازند، و با میوه هاى لذیذ و پر برکت کام انسان را شیرین مى کنند، و بعضى بدون احتیاج به داربست بر سر پا ایستاده و سایه بر سر آدمیان گسترده ، و با میوه هاى گوناگون به تغذیه انسان خدمت مى کنند (و هو الذى انشا جنات معروشات و غیر معروشات ).
مفسران در تفسیر کلمه معروش و غیر معروش سه احتمال داده اند:
۱ - همان که در بالا به آن اشاره شد، یعنى درختانى که روى پاى خود نمى ایستند و نیاز به داربست دارند، و درختانى که بدون نیاز به داربست روى پاى خود مى ایستند. (زیرا عرش در لغت به معنى برافراشتن و هر موجود برافراشته است و به همین جهت به سقف و یا تخت پایه بلندعرش گفته مى شود
۲ - منظور از معروش درخت اهلى است که به وسیله دیوار و امثال آن در باغها حفاظت مى شود و غیر معروش درختان بیابانى و جنگلى و کوهستانى است .
۳ - معروش درختى است که بر سر پا ایستاده و یا به روى زمین بلند شده اما غیر معروش درختى است که به روى زمین مى خوابد و پهن مى شود.
ولى معنى اول مناسبتر به نظر مى رسد، و شاید ذکر معروشات در آغاز سخن به خاطر ساختمان عجیب و شگفت انگیز این گونه درختان است ، یک نگاه کوتاه به درخت انگور و ساقه و شاخه پر پیچ و خم آن ، که با قلابهاى مخصوصى مجهز است ، و خود را به اشیاء اطراف مى چسباند تا کمر راست کند، شاهد این مدعا است .
سپس اشاره به دو قسمت از باغها و جنات کرده مى گوید: و همچنین درختان نخل و زراعت را آفرید (و النخل و الزرع ).
ذکر این دو بالخصوص به خاطر آن است که از اهمیت ویژه اى در زندگانى بشر و تغذیه او برخوردارند (توجه داشته باشید که جنت هم به باغ و هم به زمینهاى پوشیده از زراعت گفته مى شود).
بعد اضافه مى کند که این درختان از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند یعنى با اینکه از زمین واحدى مى رویند هر کدام طعم و عطر و خاصیتى مخصوص به خود دارند، که در دیگرى دیده نمى شود (مختلفا اکله ).
سپس اشاره به دو قسمت دیگر از میوه هائى مى کند که فوق العاده مفید و داراى ارزش حیاتى هستند، و مى گوید: همچنین زیتون و انار (و الزیتون و الرمان ) انتخاب این دو ظاهرا به خاطر آن است که این دو درخت در عین اینکه از نظر ظاهر با هم شباهت دارند، از نظر میوه و خاصیت غذائى بسیار با هم متفاوتند لذا بلافاصله مى فرماید هم با یکدیگر شبیهند و هم غیر شبیه (متشابها و غیر متشابه ) پس از ذکر این همه نعمتهاى گوناگون ، پروردگار مى گوید: از میوه آنها به هنگامى که به ثمر نشست ، بخورید ولى فراموش نکنید که به هنگام چیدن ، حق آن را باید ادا کنید) (کلوا من ثمره اذا اثمر و آتوا حقه یوم حصاده ).
و در پایان ، فرمان مى دهد که اسراف نکنید، زیرا خداوند مسرفان را دوست نمى دارد (و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین ).
اسراف به معنى تجاوز از حد اعتدال است ، و این جمله مى تواند اشاره به عدم اسراف در خوردن و یا عدم اسراف در بخشش بوده باشد، زیرا پاره اى از اشخاص به قدرى دست و دل بازند که هر چه دارند به این و آن مى دهند و خود و فرزندانشان معطل مى مانند.

نکته ها:
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
۱ - پیوند آیه با آیات قبل - در آیات گذشته از این سوره ، سخن از احکام خرافى بت پرستان در میان بود، که از زراعت و چهارپایان نصیبى براى خدا قرار مى دادند، و عقیده داشتند که این سهام باید به شکل مخصوصى مصرف گردد، و سوار شدن بر پشت بعضى از چهارپایان را تحریم مى کردند و بچه هاى خود را براى بعضى از بتها قربانى مى نمودند.
آیه فوق و آیه اى که بعد از این مى آید در حقیقت پاسخى به تمام این احکام خرافى است ، زیرا صریحا مى گوید
خالق تمام این نعمتها خدا است ، او است که همه این درختان و چهارپایان و زراعتها را آفریده است و هم او است که دستور داده از آنها بهره گیرید و اسراف نکنید، بنابراین غیر او نه حق تحریم دارد و نه حق تحلیل .
۲- در اینکه جمله اذا اثمر (هنگامى که میوه دهد) با ذکر کلمه ثمره قبل از آن چه منظورى را تعقیب مى کند، در میان مفسران گفتگو است ، ولى ظاهرا هدف از این جمله این است که به مجرد اینکه میوه بر درختان ، و خوشه و دانه در زراعت آشکار شود، بهره گرفتن از آنها مباح و جائز است ، اگر چه حق مستمندان هنوز پرداخته نشده است و این حق را تنها در موقع چیدن میوه و در درو کردن (یوم الحصاد) باید پرداخت (دقت کنید).
۳ - منظور از این حق که بهنگام درو باید پرداخت چیست ؟ بعضى معتقدند همان زکات واجب ، یعنى یکدهم و یک بیستم است ، ولى با توجه به اینکه این سوره در مکه نازل شده و حکم زکات در سال دوم هجرت و یا بعد از آن در مدینه نازل گردیده است ، چنین احتمالى بسیار بعید به نظر مى رسد.
در روایات فراوانى که از اهلبیت (علیهم الاسلام ) به ما رسیده و همچنین در بسیارى از روایات اهل تسنن این حق ، غیر از زکات معرفى شده و منظور از آن چیزى است که بهنگام حضور مستمند در موقع چیدن میوه و یا درو کردن زراعت به او داده مى شود، و حد معین و ثابتى ندارد.
و در این صورت آیا این حکم واجب است یا مستحب ، بعضى معتقدند که یک حکم وجوبى است که قبل از تشریع حکم زکات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آیه زکات ، این حکم منسوخ شد، و حکم زکات با حد و حدود معینش به جاى آن نشست .
ولى از روایات اهلبیت (علیهم السلام ) استفاده مى شود که این حکم نسخ نشده و به عنوان یک حکم استحبابى هم اکنون به قوت خود باقى است .
۴- تعبیر به کلمه یوم ممکن است اشاره به این باشد که چیدن میوه ها و درو کردن زراعتها بهتر است در روز انجام گیرد، اگر چه مستمندان حاضر شوند و قسمتى به آنها داده شود، نه اینکه بعضى از افراد بخیل ، شبانه این کار را بکنند، تا کسى با خبر نشود، در روایاتى که از طرق اهلبیت (علیهم السلام ) به ما رسیده نیز روى این موضوع تاکید شده است .

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛
حقائق را بدون تعصب روشن کنند ...
در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند. همینی که حالا امروز به آن جنگ روانی میگویند ...
وقتی به شما چیزی بگویند، سوءظنی یک جا پیدا کنید، وارد شدن سوء ظن به ذهن آسان است، پاک کردنش از ذهن سخت است. لذا آنها شبهه‌افکنی میکردند، سوء ظن را وارد میکردند؛ کار آسانی بود ...
یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عده‌ای دچار تردید شدند، بگو مگو توی آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گره‌ها را باز میکرد ...
بنابراین، بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند.

امام خامنه ای:

دانشگاه میتواند به وسیله‌یی بسیار فعال برای حرکت و امید مردم ... و به عنوان وسیله‌یی برای روشنگری ذهنی مردم به کار برود. همچنین میتواند وسیله‌یی برای اغتشاش و ایجاد آشوب و ناامیدی و سرخوردگی باشد ... 1369/06/18
 

امام خامنه ای:

دشمن می‌خواهد مردم را به مسائل داخلی و در مقابل هم مشغول کند و آن‌ها را به صف‌آرایی وادار نماید. عقلای جامعه، هوشمندان، آحاد مردم، کسانی که واقعاً احساس مسئولیت می‌کنند، باید به‌شدت مواظب باشند که در جهت خواسته‌ی دشمن قدمی برندارند ... 1369/06/21

امام خامنه ای:

اسلام و بیداری اسلامی، در مقابل هرگونه سلطه‌گری ایستاده است و خواهد ایستاد. هر حرکت اسلامی که صادقانه باشد، مسلمانان دنیا را که جمعیت کثیری هستند، به خود جلب خواهد کرد و این برای قدرتهای بزرگ، یک خطر است. برای همین است که استکبار جهانی، از انقلابهای دیگر در سایر نقاط عالم، به قدر انقلابِ متکی به اسلام واهمه نداشته است ... 1369/06/21

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2355&nt=2&year=1369#97998

 آن کسی که اهل تقوا و توجه به خدا باشد، به خدا پناه می‌برد و خدا را پیدا میکند.۱۳۶۹/۰۶/۲۵

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=8840&nt=2&year=1369#2917

امام خامنه ای:

بعضی از آیات کریمه‌ی الهی، گویی در طول قرنهای متمادی، یا به معنای واقعی تفسیر نشده بود و یا به‌وسیله‌ی ما و نسلهای معمولىِ بشر فهمیده نشده بود. این آیات، در دوران انقلاب ما و در طول این ده، یازده سالِ پُرحادثه و پُرماجرا معنا شد.... یکی از آیات الهی این است که اگر صبر و استقامت کنید، خدا را با خود خواهید یافت: «ان‌اللَّه مع‌الصّابرین» . نمیشود این آیات را همین‌طور خواند و رد شد. هر کلمه‌یی از کلمات این آیات، یک تجربه‌ی زندگی و یک درس حکمت است. همین‌طوری نیست که بخوانیم و عبور کنیم و فکر کنیم که فهمیده‌ایم ...

تا اینجا هرچه وعده‌ی الهی بود، درست بود و عمل شد. هرچه تحلیل براساس آیات محکمات قرآن بود، درست از آب درآمد و محقق شد. تا اینجا ما بوضوح و عیان دیدیم که یک ملت مؤمن و با خدا، وقتی همه‌ی دنیا هم در مقابل او قرار بگیرند، اگر بایستد و صبر کند، شکست نخواهد خورد؛ این را تجربه کردیم ...

در آن روز (جنگ تحمیلی)، همه‌ی دنیا در مقابل جمهوری اسلامی ایستادند.

امروز شما به دنیا نگاه کنید. امروز به اطراف خودتان، به افکار عمومی عالم، به مطبوعات جهان، به دولتهایی که در صف ایستاده‌اند، تا با جمهوری اسلامی رابطه‌ی دوستانه برقرار کنند، به آن کسانی که با صد زبان از گذشته عذرخواهی می‌کنند، نگاه کنید، ببینید جمهوری اسلامی در چه وضعیتی است؛ «ولینصرنّ اللَّه من ینصره». خدای متعال، حتماً و محققاً کسانی که او را یاری کردند، یاری می‌کند و نصرت می‌دهد ...

 ملتها امید بسته‌اند و بیدار شده‌اند. مسلمانان، امروز به اسلام خودشان افتخار می‌کنند و احساس عزت می‌نمایند. امروز ترس قدرتمندان و زورگویان عالم، فقط از اسلام و قرآن و مسلمانان واقعی است. امروز واهمه‌ی مرتجعان و پیروان و علمداران اسلام امریکایی، از اسلام ناب محمّدی(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله) است. همه فهمیدند و دانستند که اسلام از جا برخاسته و حرکت را آغاز کرده و بازوان خود را باز کرده است و به مسلمانان امید و به مستضعفان نوید می‌دهد؛ و این هم خواهد شد. اگر مشکلاتی بر اثر نفوذ ابرقدرتهاست، برطرف می‌شود ... ۱۳۶۹/۰۶/۲۶

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2357&nt=2&year=1369#22387

امام خامنه ای:

لزوم اطاعت از دستور فرماندهی به حکم عقل، شرع و تجربه
در روایت دارد که در هر سفری که پیامبر اکرم(ص) سه نفر را می‌فرستادند، یکی را بر آن دو نفر دیگر امیر می‌کردند؛ «فلیؤمّروا احدهم»(۱). امیر قرار می‌داد، یعنی چه؟ یعنی هرچه او گفت، امرش برای اینها واجب‌الاطاعه است. فرق اسلام با غیراسلام این است که در غیراسلام - در بساط طاغوت - آن کسی که امیر شد، اگر وقت غذا رسید، می‌گوید چربترش را جلوی من بگذارید! وقت غذا پختن هم که می‌شود، می‌گوید من امیرم، پس شما چه‌کاره‌اید، بروید ظرفها را بشویید، غذا را هم خودتان درست کنید! در اسلام، این‌طور نیست. امیر و غیر امیر، غذا را با هم می‌خورند؛ گرسنگی هم باشد، با هم می‌کشند؛ کار هم باشد، با هم تقسیم می‌کنند؛ اما هرچه او گفت، باید آنها عمل کنند. اطاعت از دستور فرمانده، واجب است؛ حکم عقل و شرع و تجربه است.۱۳۶۹/۰۶/۲۹
۱ ) سنن ابی داود ،ابن اشعث سجستانی ج ۱ص ۵۸۷ سنن کبری ،بیهقی ج ۵ ص ۲۵۷ جامع صغیر ،سیوطی ج ۱ص ۸۹ کنز العمال ،متقی هندی ج ۶ ص ۷۰۶
اذا کان ثلاثه فی سفر فلیوموروا احدهم »
ترجمه: اگر سه نفر در مسافرتی باشند پس بایدیکی از آنان را به امیری انتخاب کنند.

لزوم مواظبت از خویشتن
ملتِ خوبی است، مجموعه‌ی خوبی است، همه خوبند - شکی نیست - اما وقتی خدای متعال، منِ تنها را به پای حساب می‌طلبد، من به تنهایی باید بتوانم موجودی خودم را ارایه بدهم. نمی‌توانم بگویم ملت ما ملت خوبی بود، همه به جهاد رفتند و من هم در میانشان بودم. نه، شما چه کار کردید؟ همان‌طور که گفتم، «علیکم انفسکم»(۱). خودتان را بپایید. هر کسی باید مواظب خودش باشد.۱۳۶۹/۰۶/۲۹
۱ ) سوره مبارکه المائدة آیه ۱۰۵
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا عَلَیکُم أَنفُسَکُم ۖ لا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَیتُم ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُکُم جَمیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته‌اید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل می‌کردید، آگاه می‌سازد.

سنجیدن تقوای فرادی، جدایی از تقوای ملت
این نکته را در همین‌جا عرض بکنم که اگر گفته می‌شود ملت، ملت با تقوا و مؤمن و مخلصی است، هیچیک از آحاد ملت حق ندارد این را به حساب خودش بگذارد و بگوید من که جزو این ملتم، این ملت هم که ملت با تقوا و با اخلاصی است، پس من با تقوا و با اخلاصم! نخیر، «علیکم انفسکم»(۱)؛ خودت را باش. خودتان را به تنهایی در میزان بگذارید. همه هم می‌توانند و هیچ‌کس نیست که نتواند اجمالاً وزن خودش را بفهمد. البته آدم خودش نمی‌تواند دقتهایش را بکند و یک بزرگتر و استاد و مربی لازم است، تا تشخیص بدهد.۱۳۶۹/۰۶/۲۹

۱ ) سوره مبارکه المائدة آیه ۱۰۵
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا عَلَیکُم أَنفُسَکُم ۖ لا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَیتُم ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُکُم جَمیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته‌اید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل می‌کردید، آگاه می‌سازد.

تأثیر سیره پیامبر(ص) در مبارزه با بیسوادی در تمدن اسلامی
آن وقتی که در دنیا خبری از علم و سواد و درس و مشق و نشانه‌های تعلیم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ» شروع کرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسیر جنگی را در مقابل یاد دادن چند کلمه آزاد کرد. این، متعلق به چهارده قرن پیش است. همان کارهای اسلام و نبیّ‌مکرم ما(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) موجب شد که جامعه‌ی امّیِ عرب (امّی، یعنی بی‌سواد؛ «هوالّذی بعث فی‌الامّیّین») در زمانی که اروپای امروز هیچ خبری از علم و دانش نداشتند، دارنده‌ی بزرگترین دانشگاهها و بزرگترین دانشمندان و فارابی‌ها و ابن‌سیناها و محمّدبن زکریاها و ابوریحان‌ها و دیگران و دیگران شود. یعنی در صدر اسلام، مبارزه‌ی با بی‌سوادی و تحریص و تحریض به علم و دانش، جامعه‌ی اسلامی را حدود هفت، هشت قرن از همه‌ی دنیای متمدنِ آن روز جلوتر برد. البته بعد ما رجعت کردیم، مسلمانان تنبلی کردند و کار ما به این‌جا رسید؛ ولی حالا می‌توانیم دوباره شروع کنیم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا دیگر بی‌سوادی معنی ندارد.۱۳۶۹/۰۶/۲۹

 سپاه همیشه باید به صورت یک نیروی حاضر آماده ی قوی انقلابی هوشیار، در اختیار این ملت بزرگ و این انقلاب باشد.۱۳۶۹/۰۶/۲۹

 یک‌یک آحاد سپاه، باید از لحاظ ذخیره‌ی معنوی و ایمانی، به آن حدی برسد که اگر خود او به تنهایی ماند و هیچ‌چیز دیگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهره‌ی ایستادگی در مقابل همه‌ی دنیا را داشته باشد.۱۳۶۹/۰۶/۲۹

برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم
اسلام این را به ما میگوید که در مقابله و مبارزه‌ی ظالم و مظلوم، مرزی نیست. هر جای دنیا، همین که مستکبری هست، شما باید با او مبارزه بکنید. باید علیه او باشید، نه با او.۱۳۶۹/۰۶/۲۹

توجه کنید چیزی که شما اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از یک ارتشِ مجهزِ مدرنِ مجرّبِ از همه جهت کامل، لیکن بی ایمان ممتاز میکند، ایمان و تعبد است ...

ارزش یک ساعت سپاهی گری درست، به مراتب بیش از ساعتها گپ زدن سیاسی بیهوده‌یی است که سیاسیون خیال میکنند با این گپ زدنهایشان، دنیا را زیر و رو میکنند! ...

ما امروز به رزمندگان صدر اسلام با چه چشمی نگاه میکنیم؟ همان افتخارات برای شما پاسداران هم وجود دارد ... 1369/06/29

مایه‌ی امتیاز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، توجه و فداکاری و برای خدا بودن و در راه خدا بودن است …

چیزی که برای سپاه معیّن شده، مأموریت بسیار مهمی است که با آن حقیقتاً سپاه پشتوانه‌ی انقلاب و حفظ کشور است ... ۱۳۶۹/۰۶/۲۹

توجه به بسیج، از تمام مأموریتهای سپاه بالاتر است‌ ...

در سپاه آمادگیهای معنوی و ذخایر روحی و ایمانیتان را حفظ کنید ... ۱۳۶۹/۰۶/۲۹

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2358&nt=2&year=1369#22386

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

در تمام مشکلات، همان توکل به خدا و وحدت کلمه و فداکاری و مقدّم دانستن منافع کشور و ملت و انقلاب بر منافع خود و شخص و گروه و باند و نیز طرد رفیق‌بازی، عامل گشوده شدن همه‌ی گرههاست. این راه را امام به ما یاد داد. این راه را رزمندگان با عمل به توصیه‌ی امام عظیم‌الشأن رفتند و موفق شدند. ما هم حالا باید همان راه را برویم ... 1369/07/04

 مردم باید قدر پلیس را بدانند. پلیس جمهوری اسلامی، یعنی دستگاه امین مردم. امروز همان محتسب اسلامی که شما در ‌قضایای گوناگون شنیده‌اید که چه کارهای برجسته‌یی میکردند، تقریباً بر همین پلیس منطبق میشود. پلیس، آن کسی است ‌که مردم در حوایج و حوادث روزمره‌شان، به او پناهنده میشوند و از او کمک میخواهند. باید قدر این پلیس را دانست. خود ‌پلیس هم باید قدر این اسم و این جایگاه را بداند‌.‌۱۳۶۹/۰۷/۰۴

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2361&nt=2&year=1369#6551

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

دانشگاه اسلامی

 ما باید کاری بکنیم که در جامعه‏ی خودمان، دانشجو جزو قشرهای برگزیده‏ی دینی باشد. یعنی هدف ما باید این باشد که در دانشگاه، دانشجویان را هم از لحاظ آگاهی و معرفت و هم از لحاظ استحکام ایمان، به عناصر زبده‏ی برگزیده‏ی دینی تبدیل کنیم. طبیعی است که این‏ها در آینده، خدمت برای جمهوری اسلامی را هم تضمین خواهند کرد. إن شاء اللّه بایستی در این جهت پیش برویم.۱۳۶۹/۰۷/۰۸

دموکراسی غربی / استعمار

الان در دنیا تفکراتی هست که جاده‌صاف‌کنِ تسلط استعماری نوع جدید امریکا و اروپا بر همه‌ی دنیاست؛ یعنی ایجاد جوامع دمکراتیک به سبک غربی و همین چیزی که شما میبینید دنیا رویش حساس است. اگر در جهت ایجاد حجاب، یک ذره نسبت به لباس افراد این جوامع تعرض بشود، همه‌ی دنیا را غوغا برمیدارد؛ ولی اگر در جهت کشف حجاب، به لباس کسی تعرض بشود، یکصدم آن در دنیا غوغا نمیشود! این واقعیتی است. امروز یکی از نشانه‌های تمدن و نظام جدیدی که دنیای استکبار میخواهد بیسروصدا بر همه‌ی عالم حاکم بکند، همین است.۱۳۶۹/۰۷/۰۸

یک مشکل [دانشجویان]، مشکل دچار شدن به ابتذال و بیتفاوتی و نفوذپذیری در مقابل فرهنگهای بیگانه و مضر است. دانشجو در معرض این فرهنگها قرار میگیرد و این مشکل دانشگاههاست. من کراراً در این اجتماعات دانشجویی و دانشگاهی گفته‌ام که چرا وقتی کسی وارد حوزه میشود، قاعدتاً متدین خارج میگردد؛ اما وقتی داخل دانشگاه میشود، قاعدتاً متدین خارج نمیگردد؟! چرا باید این‌طوری باشد؟ واقعاً هم توقع درستی است و باید در نهایت این باشد؛ اما واقعیت قضیه غیر از این است. واقعیت قضیه این است که دانشگاه محیطی است که به خاطر کثرت جوان در سنین خاص و وجود زن و مرد، در معرض انواع و اقسام انگیزه‌ها و گرایشهای اخلاقی و فرهنگىِ ناسالم قرار گرفته است.
دانشجو، غیر از آن جوانِ در بازار است که نه از مجله‌ی خارجی، نه از کتاب خارجی و نه از معارف بیرون این مرز اصلاً مطلع نیست. دانشجو، قاعدتاً اطلاع پیدا میکند و آگاه و هوشیار است و معارف دنیا برایش مطرح میشود. پس این فرد، در معرض نفوذ آسیبهای فرهنگی و بیمبالاتی در مقابل دین و بیتفاوتی در مقابل ارزشهای دینی و انقلابی است. این، یکی از مشکلات محیط دانشجویی و دانشجوست.۱۳۶۹/۰۷/۰۸

در مسجد دانشگاه، اگر... روحانی صاحب این مسجد بشود و به آن‌جا برود و بنشیند بحث کند، حتماً دانشجویان جذب میشوند. البته ممکن است مدتی نیایند و عده‌یی بدجنسی کنند؛ لیکن اصلاً دانشجو، به یک نفر که مثل پدر با او برخورد کند و مشکلاتش را مرتفع سازد، احتیاج دارد. اگر چنین روحانییی در آن‌جا باشد، اصلاً امکان ندارد که دانشجویان مراجعه نکنند. این دانشجو قهراً مراجعه میکند؛ چون عقده‌ی روحی دارد.۱۳۶۹/۰۷/۰۸

آقایان روحانی در دانشگاهها، عمده‌ی تلاششان باید این باشد که متعلق به همه‌ی دانشجویان باشند؛ حتّی آن دانشجویی که از ‌لحاظ خط و ربط، مورد پسند شما نیست.‌۱۳۶۹/۰۷/۰۸

آن چیزی که به اعتقاد ‌من اساس قضیه در دانشگاه است، این است که روحانی در محیط دانشگاه، آن قطبی بشود که دانشجو... به او پناه بیاورد، به او ‌امید ببندد، از او علاج بجوید، و اگر هم نمیتواند علاج کند، لااقل دانشجو بتواند تسلا بجوید‌.‌‌ اگر ما در دانشگاه جلسات فراوانی هم ‌گذاشتیم، سخنرانی هم کردیم، مسجد هم رفتیم، در گزینش هم دخالت و شرکت کردیم، در تعیین استاد معارف هم حاضر و ناظر ‌بودیم و وظایفی را هم که عرض کردم، انجام دادیم - که همه‌ی آنها هم خوب و لازم و مهم است - اما از سوی دانشجو، به ما ‌اعتماد و اطمینان و امید و تکیه نشد، نمیتوانیم بگوییم توفیق پیدا کرده‌ایم‌.‌‌... آقایان در دانشگاهها، عمده‌ی تلاششان باید این ‌باشد که متعلق به همه‌ی دانشجویان باشند؛ حتّی آن دانشجویی که از لحاظ خط و ربط، مورد پسند شما نیست. ‌۱۳۶۹/۰۷/۰۸

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2363

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2363&nt=2&year=1369#13902

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

برادران و خواهران عزیز از خدای متعال کمک بخواهند، برای این‌که راه صحیح و بصیرت در این راه را ان‌شاءاللَّه به همه‌ی ما تلقین کند و همه‌ی ما را هدایت نماید. امروز، حفظ حیثیت و آبروی انقلاب و نظام اسلامی و حفظ وحدت، بر همه واجب است و اگر کسی تخلف و تخطی بکند، بداند که از انقلاب تخطی کرده و مطمئناً برای مردم و این جوانان پُرشور و کسانی که احساس مسؤولیت میکنند، قابل تحمل نخواهد بود ...

همه‌ی دنیا، محتاج نفت این منطقه‌اند. اگر مسلمین با هم متحد باشند، دنیای اسلام خیلی سود خواهد برد‌.‌

اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمی باشند، ولو عقایدشان مخالف با یکدیگر باشد، اما آلت دست ‌دشمن نشوند، دنیای اسلام سربلند خواهد شد.

اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند، مگر امریکا و غیرامریکا جرأت میکنند که به دنیای اسلام بیایند و یکجا را پایگاه ‌قرار بدهند و منافع کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان را تهدید کنند؟

اخلاق انتخاباتی

مواظب باشید، در حالی که ما دنیای اسلام را به وحدت دعوت میکنیم، دشمن نتواند در میان صفوف خود جمهوری اسلامی، اختلاف و تفرقه ایجاد کند. شرط پیروزیها این است که جناحهای مختلف در جمهوری اسلامی، احترام هم را حفظ کنند و با هم باشند. در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی. این دعواها و رقابتها [در زمان انتخابات] ، متعلق به دمکراسیهای غربی است که از خدا و دین، هیچ‌چیزی به مشامشان نرسیده است ...

1369/07/11

https://www.golzar.info/19448

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2364&nt=2&year=1369#4195

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2364

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

توانمندی دفاعی کشور

امروز همه‌ی ابتکار و تلاش و مدیریت مدیران نیروهای مسلح -چه ارتش و چه سپاه- باید در ایجاد یک نظم و ترتیب و ‌کیفیت بخشیدن و آماده سازی کامل نیروهای مسلح صرف بشود، تا همواره قدرت دفاعی ملت در چشم دشمنان و همچنین ‌در چشم دوستان -که از قدرت جمهوری اسلامی احساس قدرت میکنند- در اوج قدرت باقی بماند‌ ...

ملتی که نمیتواند از خود دفاع بکند، در هیچیک از حوادث عالم و معادلات جهانی، چیزی نصیبش نخواهد شد. ملتی که ‌چشم به دست بیگانگان و دل به امید کمک آنها دارد، در هنگام خطر نمیتواند از خود دفاع کند ...

بجاست که یاد همه‌ی شهدای گران‌قدر جنگ تحمیلی، مخصوصاً شهدای دانشکده‌ی افسری را گرامی بداریم؛ آن جوانانی که بسیاری از همین تمرینها را در میدانهای نبرد و در مقابله‌ی با دشمن انجام دادند و به شهادت رسیدند. همچنین از فرمانده‌ی شهید این دانشگاه مرحوم شهید نامجو که زحمت کشید و پایه‌ی مستحکمی را بنا نهاد ...

ارتش جمهوری اسلامی، از انسانهای شجاع و نیرومند و فداکار و متعهد و صادق پُر است که میتوانند آن را به عنوان یک ‌ارتش نمونه در دنیا معرفی کنند ...

امروز جوانان بسیاری در ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور دارند که از آغاز خدمت، در دوره‌ی حاکمیت اسلام و به ‌عشق اسلام و برای امتثال فرمان امام امت(رضوان‌الله‌علیه) وارد ارتش شده‌اند ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به او توکل کنید و بدانید که وعده خداوند در دفاع از مؤمنین حتمی و تخلف ناپذیر است.» ۱۴۰۳/۲/۲

کار کارگر؛ قدرت و قوت جامعه

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

«در دنیا، کشورهای مختلف، ملّتها و فرهنگهای مختلف، همه روز کارگر دارند، روز کارگر مال همه‌ی دنیا است، لکن نکته اینجا است که نگاه دنیای مادّی به کارگر با نگاه اسلام به کارگر متفاوت است. بله، دنیای مادّی هم برای کارگر اهمّیّت قائل است، لکن چرا؟ چون کارگر یک ابزار است، ابزار تولید ثروت است برای کارفرما؛ ... اسلام این‌جور نیست؛ نگاه اسلام به کارگر و ارزشی که برای کارگر قائل است، ناشی است از ارزشی که برای کار قائل است؛ عمل؛ اسلام برای عمل ارزش ذاتی قائل است ... 5 /اردیبهشت/ 1403

امام خامنه ای در دیدار کارگران (۱۴۰۳/۲/۵) فرمودند: «بهبود حال جامعه کارگری تأثیر بزرگی در بهبود حال کل جامعه دارد.»

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «در شعار امسال، رکن جهش تولید کیست؟ کارگر... یعنی نقش یک کارگر ماهر و باروحیه و پُرانگیزه، در جهش تولید، یک نقش انکارناکردنی و‌ غیر قابل انکار است.» ۱۴۰۳/۰۲/۰۵

هویت‌سازی نسل آینده

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

هویّت منابع انسانی در آموزش‌‌پرورش شکل میگیرد. معلّم وقتی که در میدان حضور فعّال دارد، در واقع دارد هویّت‌سازی میکند. شما رفتارتان، گفتارتان، موضع‌گیری‌تان، اشاره‌تان، گاهی در کلاس یک شوخی‌ای که میکنید، گاهی یک تشری که میزنید، همه‌ی اینها در مخاطبتان که آن نسل جوانی است که فردا باید تصمیم‌گیری کند و تصمیم‌سازی کند در کشور، سازنده است ... 1403/2/12

 شریک جرم

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «امروز مسئله‌ی غزّه، مسئله‌ی اوّل دنیا است؛ یعنی در سطح بین‌المللی. هر کار هم میکنند که مسئله‌ی غزّه را از دستور کار افکار عمومی دنیا خارج کنند نمیتوانند. خب نگاه کنید به این دانشگاه‌های آمریکا؛ امروز باز در خبرها میخواندم که چند دانشگاه دیگر اضافه شدند؛ در استرالیا، در کشورهای مختلف اروپایی. یعنی ملّتها نسبت به مسئله‌ی غزّه حسّاسند؛ این مسئله، مسئله‌ی اوّل دنیا است. نباید بگذاریم این مسئله از مسئله‌ی اوّل بودن، خارج بشود؛ باید فشار روی رژیم صهیونیستی روزبه‌روز افزایش پیدا کند. شما ملاحظه کنید آمریکایی‌ها و دستگاه‌های مرتبط با آنها با مخالفت زبانی با اسرائیل چه معامله‌ای دارند انجام میدهند! دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا، نه تخریب کردند، نه شعارِ تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند، نه شیشه‌ای را شکستند، [ولی] این‌جور دارد با آنها رفتار میشود. این رفتار آمریکایی‌ها هم حقّانیّت موضع جمهوری اسلامی را در بدبینی به آمریکا نشان داد؛ نشان داد به همه که آمریکا شریک جرم است. یعنی در واقع شد پشتوانه‌ی همین «مرگ بر آمریکا» که شما میگویید. آنچه انسان مشاهده میکند در عمل، نشان‌دهنده‌ی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است؛ اینها شریک جرمند.» ۱۴۰۳/۰۲/۱۲

ما از شما بیزاریم

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای در دیدار کارگزاران حج: «همان ابراهیمِ رحیم و رئوف و ودود... این‌جور محکم می‌ایستد و اظهار برائت میکند... ما صریحاً با شما دشمنیم و دشمنی میکنیم. اینها چه کسانی هستند؟... کسانی که شما را به قتل میرسانند، با شما میجنگند، شما را از خانه و دیارتان بیرون میکنند یا کمک میکنند به کسانی که شما را از خانه و دیار بیرون کردند، حق ندارید ارتباط برقرار کنید و دست دوستی به اینها بدهید... خب امروز در دنیا کیست که با مسلمانها دشمنی میکند، ستیزه‌گری میکند، آنها را میکشد ــ زنشان را، مردشان را، فرزندشان را ــ و آنها را از خانه و دیارشان بیرون میکند؟ چه کسی است؟ دشمن صهیونیست روشن‌تر از این در قرآن توصیف بشود؟ فقط هم دشمن صهیونیست نیست... اگر کمک آمریکا نبود، رژیم صهیونیستی قدرت داشت و جرئت داشت که این‌جور وحشیانه با مردم مسلمان، با زن و مرد، با کودک، در آن محیطِ محدود این‌جور رفتار بکند؟» ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

این حوادثی که حالا در غزّه پیش می‌آید و این حادثه‌ی عجیب و عظیم، این آشکار شدن چهره‌ی خون‌آشام یک مجموعه‌ی برخاسته‌ی از تمدّن غربی، اینها چیزهایی است که توجّه به آن، مخصوص امروز و این روزها نیست؛ این در تاریخ خواهد ماند. آنچه امروز در غزّه و فلسطین دارد اتّفاق می‌افتد، این حملات وحشیانه‌ و سگ هار صهیونیست و عناصر خون‌آشام صهیونیست از یک طرف، آن مظلومیّت و در عین حال مقاومت مردم مسلمان غزّه از یک طرف، هر کدام یک نشانه‌ی عظیمی است در تاریخ، یک شاخصی است در تاریخ، که اینها میمانَد. اینها شاخصهای مهمّی است که راه را به آینده‌ی بشریّت نشان خواهد داد ... ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: « ایران، ایران امام رضاست... برکات امام هشتم، امام رئوف شامل حال همه‌ی آحاد کشور است.» ۱۴۰۳/۰۲/۳۰

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثه‌ی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

* وضعیت منافقان در زمان پیامبر و حضرت علی علیهما السلام
وضع امیرالمؤمنین، حقیقتاً هم خیلی مشکل بوده است. زمان پیامبر، جنگها، صف‌کشیها و جناح‌بندیها، جناح‌بندیهای واضحی بود؛ کفر بود و ایمان، شرک بود و توحید. شرک واضح بود، منافقانی هم که بودند، منافقان شناخته‌شده‌یی بودند، پیامبر منافقان خودش را هم میشناخت؛ منافقانی که در مدینه بودند، منافقانی که از مدینه فرار کردند و به طرف مکه رفتند؛ «فمالکم فیالمنافقین فئتین والله ارکسهم بما کسبوا»(۱). انواع و اقسام منافقان در زمان پیامبر بودند؛ منافقانی که تا اشتباهی میکردند، درباره‌شان آیه‌یی نازل میشد و حقایق روشن میگردید؛ پیامبر بیان میکرد، همه میفهمیدند؛ اشتباهی در کار نمی‌ماند. اما در زمان امیرالمؤمنین، بزرگترین مشکل، وجود یک جناح علی الظاهر مسلمان، با همه‌ی شعارهای اسلامی، اما در اساسی‌ترین مسأله‌ی دین منحرف بود؛ یعنی همان کسانی که مقابل امیرالمؤمنین قرار گرفتند.۱۳۷۰/۰۱/۲۶

۱) سوره مبارکه النساء آیه ۸۸
فَما لَکُم فِی المُنافِقینَ فِئَتَینِ وَاللَّهُ أَرکَسَهُم بِما کَسَبوا ۚ أَتُریدونَ أَن تَهدوا مَن أَضَلَّ اللَّهُ ۖ وَمَن یُضلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبیلًا

ترجمه:
چرا درباره منافقین دو دسته شده‌اید؟! (بعضی جنگ با آنها را ممنوع، و بعضی مجاز می‌دانید.) در حالی که خداوند بخاطر اعمالشان، (افکار) آنها را کاملاً وارونه کرده است! آیا شما می‌خواهید کسانی را که خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه کرده، هدایت کنید؟! در حالی که هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت.

* ولایت، اساسی‌ترین مسأله‌ی دین
اساسی‌ترین مسأله‌ی دین، مسأله‌ی ولایت است؛ چون ولایت، نشانه و سایه‌ی توحید است. ولایت، یعنی حکومت؛ چیزی است که در جامعه‌ی اسلامی متعلق به خداست، و از خدای متعال به پیامبر، و از او به ولىّ مؤمنین میرسد. آنها [یک جناح علی الظاهر مسلمان، با همه‌ی شعارهای اسلامی، اما در اساسی‌ترین مسأله‌ی دین منحرف؛ یعنی همان کسانی که مقابل امیرالمؤمنین قرار گرفتند.] در این نکته شک داشتند، دچار انحراف بودند و حقیقت را نمیفهمیدند؛ هرچند ممکن بود سجده‌های طولانی هم بکنند! همان کسانی که در جنگ صفین از امیرالمؤمنین رو برگرداندند و رفتند به عنوان مرزبانی در خراسان و مناطق دیگر ساکن شدند، سجده‌های طولانىِ یک شب یا ساعتهای متمادی میکردند؛ اما فایده‌اش چه بود که انسان امیرالمؤمنین را نشناسد، خط صحیح را - که خط توحید و خط ولایت است - نفهمد و برود مشغول سجده بشود! این سجده چه ارزشی دارد؟
بعضی از روایات باب ولایت نشان میدهد که این‌طور افرادی اگر همه‌ی عمرشان را عبادت بکنند، اما ولىّ خدا را نشناسند، تا به دلالت او حرکت بکنند و مسیر را با انگشت اشاره‌ی او معلوم نمایند، این چه فایده‌یی دارد؟ «و لم یعرف ولایة ولىّ‌الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته»(۱). این، چه طور عبادتی است؟! امیرالمؤمنین با اینها درگیر بود.۱۳۷۰/۰۱/۲۶

منبع (ادامه ...):
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=4728

بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم سیدمحمود موسوی:

همیشه پشت سر رهبر قدم بردارید، چون سخنان رهبر بدون تردید حق است ...
کلامتان کلام رهبر باشد و از زبان او بشنوید، چون کلام و زبان رهبر، کلام و زبان آقا امام زمان (عج) است، پس همیشه حامی و پشتیبان رهبر باشید؛ زیرا دل رهبر به شما خوش است و همواره برای سلامتی او دعا کنید ...
اگر می‌خواهید از فتنه آخرالزمان در امان باشید، فقط پشت سر ولایت فقیه باشید

منبع (ادامه ...):
https://defapress.ir/fa/news/259258/

https://imamhussain.org/persian/31418

هانى بن عروة مرادى

وى ابو یحیى مذحجى مرادى غطیفى، هانى بن عروة بن نمران بن عمرو بن قعاس بن عبد یغوث بن مخدش بن حصر بن غنم بن مالک بن عوف بن منبّه بن غطیف بن مراد بن مذحج و مانند پدر خود عروه، یکى از یاران رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) و پیرى سالخورده بود. او و پدرش از شخصیّتهاى به نام شیعه تلقى مى ‏شدند. هانى در جنگهاى سه‏گانه حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام (جمل، صفّین و نهروان) در رکاب آن حضرت حضور داشت‏ و در کوفه به خاطر حمایت از حضرت مسلم بن عقیل (علیه السّلام) به شهادت رسید.

در مروج ‏الذهب درباره مقتل هانی بن عروه جلال و شوکت وی در بین قبیله اش و بی وفایی قبیله وی آمده است:

«فأصعدوه[مسلم (علیه السّلام)] الى أعلى القصر فضرب بکیر الأحمری عنقه فأهوى رأسه الى الأرض ثم أتبعوا رأسه جسده ثم امر بهانی‏ء ابن عروة فأخرج الى السوق فضرب عنقه صبراً و هو یصیح: یا آل مراد و هو شیخها و زعیمها و هو یومئذ یرکب فی اربعة آلاف دارع و ثمانیة آلاف راجل و إذا إجابتها احلافها من کندة و غیرها کان فی ثلاثین ألف دارع فلم یجد زعیمهم منهم أحداً فشلًا و خذلاناً.»

«مسلم را بالاى قصر بردند و بکیر احمرى گردنش را بزد و سرش را روى زمین افکند. پس از آن جسدش را نیز به زمین افکندند. سپس [ابن زیاد (لعنه الله علیه)] بگفت تا هانى بن عروه را به بازار بردند و دست بسته گردنش را بزدند. او همچنان فریاد می زد و از قبیله بنى مراد کمک می خواست که شیخ و پیشواى قبیله بود و با چهار هزار زره‏ پوش و هشت هزار پیاده سوار می شد و اگر قبایل همپیمان او از کنده و غیره بدو مى ‏پیوستند سى هزار زره‏ پوش می شدند ولى پیشواى قبیله یکى از آنها بدو کمک نکرد که پراکنده و مرعوب بودند.»

امام خامنه ای در تعریف «ولایت فقیه» می نویسند: «ولایت فقیه به معنای حاکمیّت مجتهد جامع‌الشرایط در عصر غیبت است و شعبه‌ای است از ولایت ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌باشد.»

شهید حسین خرازی: از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه ما راه حق است.

شهید آیت‌الله آل‌هاشم

شهادت: 30 اردیبهشت 1403

به همراه حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی خادم‌الرضا (ع) و حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه و ...

بخش هایی از وصیت نامه:

خدایا به آرزوی خودم برسان، خدایا تو بهتر می‌دانی من حتّی به‌هنگام زیارت هشتمین امام شیعیان در مشهد مقدس و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا، برای خود آرزوی شهادت در راه اسلام را داشتم تا هم برای خود توشه‌ای اخذ نمایم و هم اینکه اگر زنده‌ بودنم به اسلام نفعی نداشت بلکه شهادتم باعث ترویج اسلام باشد ...

خدایا اگر بنده در حین سخنرانی می‌گفتم که اگر لیاقت شهادت را دارم این مقام را به من عنایت فرما، بحقّ می‌گفتم و از صمیم دل بیان می‌کردم و اگر می‌گفتم در راه اسلام و در راه انقلاب و در مسیر امام و مقام معظّم رهبری روحی له الفداء که همان راه اسلام است اگر مالمان را از دست ما بگیرند، جان خود را از دست بدهیم، حتی ما را تکه‌تکه کنند، روحمان هم به‌خاطر آن عهد و پیمانی که با امام و مقام معظم رهبری بسته‌ایم خواهد گفت «تا خون در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست» درست می‌گفتم ...

و اما‌ ای رهبر عزیز اگر روزی خداوند متعال توفیق شهادت عنایت فرمود فقط در حق شما یک افسوس خواهم کرد و آن اینکه رهبرا افسوس که یک جان داشتم و یک‌بار جانم را فدا کردم، ای‌کاش هزاران جان داشتم و هزاران بارجانم را فدای اسلام و رهبری می‌کردم ...

 ای ملّت مسلمان و‌ای برادران و خواهران حزب‌اللهی و همشهریان تبریزی چند کلمه‌ای با شما سخن بگویم در هر جا و در هر مقامی که هستید، آن مسئولیّت سنگینی که در قبال شهدای اسلام دارید به نحو احسن انجام‌ وظیفه نموده تا توطئه‌های داخلی و خارجی مخصوصاً شیطان بزرگ آمریکای جهان‌خوار و اسرائیل غاصب نابود و خنثی شده و در نزد خدا و خلق خدا روسفید باشید ...

از جمله وظایف سنگینی که امت حزب الله در این موقعیت حساس کشور دارند وحدت خود را حفظ کرده و در تبعیت از ولی‌فقیه زمان و پیروی از راه امام (ره) و حفاظت از خون‌های شهدا، دریغ نکنند، دشمن بی‌جهت به میدان نیامده است، آمریکا به جهت براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و جهت جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی به بهانه مبارزه با تروریسم به منطقه آمده است، یک روزی افغانستان را با خاک و خون یکسان نموده و روزی ملت مظلوم عراق را تحت‌فشار قرار می‌دهد و یک روز جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت می‌نامد و لکن هدف اصلی آمریکا از حضور در منطقه خلیج‌فارس، در مرحله اول جهت جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی ایران است ...

و در مرحله بعدی حضور و تسلط به منطقه است و همین‌طور تسلط به نفت منطقه است و هر کشوری که نفت دارد امریکا با آن کشور دشمن بوده و هست و خواهد بود و همین‌طور به جهت حمایت و پشتیبانی از اسرائیل غاصب به منطقه لشکرکشی می‌کند، پس بیایید با وحدت کامل و به‌دور از اختلاف سلیقه‌ها، همه در مقابل دشمن یک حرف بزنیم و هم صدا باشیم و از فرامین مقام معظم رهبری اطاعت کنیم تا دشمن مأیوس شود ...

و سخن دیگر با امّت حزب‌الله حضور گسترده در مراسم مذهبی مخصوصاً نماز عبادی سیاسی جمعه و شرکت در مراسم هیئت‌های عزاداری فراموش نشود، سعی نمایید در هیئت‌های عزاداری همیشه حضور فعّال داشته باشید چرا که هر چه داریم از ائمه علیهم‌السلام هست ...

و، امّا هیئتی‌های عزیز از روحانیت فاصله نگیرید و همیشه در هیئت‌های عزاداری از وجود روحانیت استفاده نمایید و اگر بخواهید بدون حضور روحانیت حرکت کنید بالاخره دیریازود به انحراف کشیده می‌شوید، پس همیشه با روحانیت باشید و در نماز‌های جماعت پشت سر روحانیون نماز گزارید و برای طول عمر مقام معظم رهبر و مراجع تقلید و موفقیت حوزه‌های علمیّه و برای تعجیل در فرج امام‌زمان (عج) دعا نمایید و ضمناً سعی کنید هیئت‌های خود را به هنگام برگزاری نمازجمعه تعطیل نموده و در نمازجمعه شرکت فرمائید ...

https://khatesorkh.ir/index.php

شهید کریم آئینه چی شهادت: شانزدهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر

https://khatesorkh.ir/index.php

بخشی از وصیت نامه:

از همه ی مسؤولین و شما می خواهم که از هوای نفس و شهرت پرستی و قدرت طلبی، پرهیز نمایید، که این کارها سودی جز زیان، ندارد و کاری جز پایمال کردن خون هزاران شهید به خون غلطان -که در راه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی جان خود را نثار کردند- نیست ...

 شهید «سیدعلی حسینی مقدم» در وصیت نامه خود خطاب به مسئولین نوشته است: ای عزیزان فرهنگی مسئولیت خطیری به عهده دارید، شما از خون شهیدان روزی می‌خورید پس از نسل آینده این مملکت اسلامی، انسانی کامل بار آورید که اگر فرهنگ ملتی اصلاح شود واقعاً آن مملکت اصلاح خواهد شد ...

 شهید «محمدجمشید ورشابی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «انسان مقدارى به حرکت حسین (ع) و ایثارهاى او در روز عاشورا پى می‌برد، به مظلومیت او پى می‌برد به اسارت حضرت زینب(س) پى مى‌برد و مى‌فهمد که این اسلام عزیز چقدر گرانبهاست.»

شهید عزت اله نام آور

شهید فرامرز ملایری

شهید جعفر عسکر جهان پور

شهید جعفر خشک ریش

شهید جمشید شرافتمند

شهید غلامرضا سادات هدائی

بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم سیدمحمود موسوی:

همیشه پشت سر رهبر قدم بردارید، چون سخنان رهبر بدون تردید حق است ...
کلامتان کلام رهبر باشد و از زبان او بشنوید، چون کلام و زبان رهبر، کلام و زبان آقا امام زمان (عج) است، پس همیشه حامی و پشتیبان رهبر باشید؛ زیرا دل رهبر به شما خوش است و همواره برای سلامتی او دعا کنید ...
اگر می‌خواهید از فتنه آخرالزمان در امان باشید، فقط پشت سر ولایت فقیه باشید

منبع (ادامه ...):
https://defapress.ir/fa/news/259258/

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=18416

 ابوالهَیثَم مالک بن تَیِِّهان (شهادت ۳۷ق در جنگ صفین) صحابی پیامبر(ص) و از یاران امام علی(ع). وی پیش از اسلام نیز موحد بوده است. او در بیعت عقبه و جنگ‌های بدر، احد، خندق و موته حضور داشت.

https://harimeharam.ir/shohada/22/2

شهید مدافع حرم شهید جمال رضی (ابوطاها)

شهادت: 1395/01/14 ... محل شهادت: حلب - سوریه

باسلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص) و سلام به آخرین ذخیره الهی (عج) که درود خدا بر او و ثلاله پاکش باد و سلام بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) که حق بزرگی بر گردن همه بشریت دارند و سلام بر رهبر عزیزم که خدا را شکر می‌کنم از دوران زعامت این رهبر بزرگ و این نظام یگانه جهان که مانندی مانند آن ایجاد نخواهد شد چون رهبری مانند شما را ندارد. خدا را شکر می‌کنم به خاطر اینکه اول مسلمانم، بعد شیعه‌ام، بعد انقلابی‌ام و بعد به خاطر امنیت این نظام، ندای رهبرم را لبیک گفتم تا برای خودم ثابت شود اگر در زمان امام حسین (ع) بودم به ندای امام زمانم لبیک می‌گفتم و از تمام تعلقات دنیایی که زن و بچه‌هایم هستند خواهم گذشت ...

https://www.golzar.info/326765

https://daroshohada17.ir/shahid/shahid-ali-yazdani/

شهید مدافع حرم شهید علی یزدانی (علی امینی)

شهادت : 1394/01/03 در عراق توسط دولت تروریست آمریکا

بخشی از وصیت نامه:

اینجانب علی یزدانی، فرزند غلامحسین در صحت کامل جسمی شهادت می‌دهم به وحدانیت خدا و صدق کلام پیامبران و راستی و درستی چهارده معصوم علیهما السلام و نیز باور دارم که تنها راه سعادت و خوشبختی انسان ها پیروی از ائمه در سایه ولایت فقیه مطلقه می‌باشد ...

https://qaem14.blogsky.com/

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

  • اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى