تفسیر قرآن کریم ... | عطیه و بخشش خداوند به اندازه نیت انسان ها است ... | استقامت ... | شهید آوینی: حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار است، پایمردی میخواهد و وفاداری ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۱ - تفسیر نور:
«سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ کَمْ آتَیْناهُمْ مِنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» از بنیاسرائیل بپرس: چه بسیار از دلایل روشن به آنها دادیم؟ و هر کس نعمتِ (هدایت) خدا را پس از آنکه به سراغ او آمد، (کفران و) تبدیل کند (بداند که) همانا خداوند سخت کیفر است.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۱۱:
به گفته روایات، نزدیکترین تاریخ به مسلمانان در پیش آمدن حوادثِ گوناگون، تاریخ بنیاسرائیل است.
خداوند به آنان، رهبری همچون موسی و معجزات و الطاف خویش را مرحمت فرمود و آنان را از اسارت فرعون نجات داد.
برای ادارۀ زندگی آنان، قوانین آسمانی فرستاد و به لحاظ مادّی نیز زندگی خوبی برای آنان تأمین کرد. امّا کفران و تبدیل نعمتها از سوی آنان به حدّی رسید که به جای هارون، پیروی سامری کردند و بهجای خداپرستی به گوسالهپرستی روی آوردند.
تا آنکه خداوند که دربارۀ آنان «فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ» «بقره، ۴۷» فرموده بود، در اثر چنین رفتارهایی فرمود: «باؤُ بِغَضَبٍ» «بقره، ۶۱» از سنّتهای ثابت الهی آن است که هر قوم و ملّتی، اعمّ از مسلمانان و غیر مسلمان، اگر نعمتهای الهی را تبدیل و تغییر دهند، دچار قهر الهی خواهند شد.
چنانکه امروزه دنیای پیشرفته بهجای بهرهگیری مفید از تکنولوژی و صنعت، دنیا را به آتش و فساد کشانده است.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۱۱:
۱. بررسی تاریخ و عبرتهای آن لازم است. «سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ»
۲. نعمتها، مسئولیّتآور هستند و کوتاهی در آن کیفرآور. «مَنْ یُبَدِّلْ» «شَدِیدُ الْعِقابِ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۲ - تفسیر نور:
«زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» زندگی دنیا، در چشم کافران جلوه یافته است و (بههمیندلیل) افراد با ایمان را مسخره میکنند. درحالیکه مؤمنان و پرهیزکاران در قیامت از آنها برتر هستند. و خداوند هر کس را بخواهد، روزی بیشمار مرحمت میکند.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۱۲:
این آیه، هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا، سرگرم و مست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید. زیرا قیامتی هست که صحنهها عوض میشوند.
هم موجب تسلّای خاطر مؤمنان میباشد که با تمسخر کافران، سست نشوند و به آینده امیدوار باشند.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۱۲:
۱. کفر، دنیا را در نظر انسان جلوه میدهد. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا» آری، دنیا برای کسانی جلوه میکند که به الطاف و نعمتهای بیحساب قیامت، اعتقادی ندارند، ولی در نظر مؤمن، دنیا کجا و بهشت کجا.
۲. دنیاگرایی عامل تحقیر و استهزای دیگران میشود. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا» «یَسْخَرُونَ»
۳. مسخرهکردن تهیدستان، شیوۀ دائمی اهل دنیاست. «یَسْخَرُونَ» «فعل مضارع نشانۀ استمرار و دوام است»
۴. برتری در قیامت، مخصوص مؤمنانی است که زخم زبان کفّار، رشتۀ تقوای آنها را پاره نکرده باشد. «وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ»
۵. رزق بیحساب، نشانۀ لطف اوست؛ نه آنکه خداوند حساب آن را ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمیکند. «یَرْزُقُ» «بِغَیْرِ حِسابٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۳ - تفسیر نور:
«کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» مردم (در آغاز) امّتی یگانه و یکدست بودند (و در میان آنها تضاد و درگیری نبود. سپس در میان آنها اختلافات به وجود آمد،) پس خداوند پیامبران را بشارتآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب آسمانی را به حقّ نازل نمود تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکم کند.
و در آن (کتاب) اختلاف نکردند مگر کسانیکه به آنان داده شده بود، (آن هم) پس از آنکه دلایل روشن برایشان آمد، (و به خاطر) حسادتی که میانشان بود. پس خداوند آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به خواست خود هدایت نمود. (امّا افراد بیایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند.) و خداوند هر کس را بخواهد به راه راست هدایت میکند.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۱۳:
آنچه از این آیه استفاده میشود این است که مردم در ابتدا زندگی ساده و بسیطی داشتند، ولی کم کم در اثر کثرت افراد و ازدیاد سلیقهها، اختلافات و درگیریها پیش آمد.
در برخی از روایات، این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیهالسّلام تطبیق شده که در آن زمان، مردم زندگی ساده و محدودی داشته و در بیخبری به سر میبردند. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۲۰۹»
سپس افراد بر سر بهرهگیری از منابع طبیعی و اینکه هر کسی میخواست دیگری را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد، اختلاف کرده و جوامع و طبقات پیش آمد.
لازمۀ زندگی اجتماعی، وجود قانون محکم و عادلانهای است که بتواند اختلافات را حل نماید؛ خداوند پیامبران را برای حل اختلافات و رفع درگیریها، مبعوث نمود و کتابهای آسمانی را نازل نمود، ولی گروهی آگاهانه و از سر لجاجت، در برابر انذار و تبشیر پیامبران مقاومت کرده و خود بهوجودآورندۀ اختلافات دیگری نیز شدند.
امّا خداوند با لطف خویش افرادی که مستعد و پذیرای هدایت بودند، هدایت نمود و آنهایی که در اثر حسادت و یا ظلم مقابله میکردند، به حال خود رها کرد تا کیفر خود را ببینند.
انتقاد قرآن، از اختلاف لجوجانهای است که انسان حاضر به پذیرش داوری انبیاء و قانون خداوند نباشد وگرنه اختلافی که عاقبت تسلیم عدالت شود، اشکالی ندارد. همچون اختلاف دو کفّۀ ترازو که در حرکتهای متضادّ خود، دنبال رسیدن به عدالت هستند. «فَهَدَی اللَّهُ» «لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۱۳:
۱. قانون و تمدّنهای بشری، قادر بر حل اختلافات نیستند؛ زیرا هر گروه و فردی بهدنبال خواستهای خود است. حل اختلافات باید از طریق قانون الهی و داوری انبیاء صورت گیرد. قانونی که مصون از تحریف و خطاست و داوری که از هوا و هوس و اغراض نفسانی معصوم است. «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ» «مَعَهُمُ الْکِتابَ»
۲. بهترین راه حل اختلاف، تقویت ایمان به معاد است. انبیاء برای پیشگیری از اختلافات، از بشارت و برای درمان آنها، از انذار استفاده میکنند. «مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ» «لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ»
۳. خطوط کلّی اهداف انبیاء یکی است. «النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ»
۴. داوری انبیا، در چارچوب قوانین آسمانی است. «أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ»
۵. یکی از وظایف انبیا، ایجاد وحدت و تفرقه زدایی است. «لِیَحْکُمَ» «فِیمَا اخْتَلَفُوا»
۶. قضاوت همۀ انبیا، یکگونه است. فرمود: «لِیَحْکُمَ» و نفرمود: «لیحکموا»
۷. بدترین نوع اختلاف، اختلاف آگاهانهای است که به خاطر حسادت و ظلم به وجود میآید. «مَا اخْتَلَفَ فِیهِ» «مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ»
۸. در بین مؤمنان هم اختلاف پیدا میشود، ولی در پرتو ولایت خداوند، رهبری میشوند. «فَهَدَی اللَّهُ» «لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»
۹. ایمان، زمینۀ برخورداری از هدایت خاصّ الهی است. «فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا»
۱۰. گرچه هدایت همۀ افراد به خواست خداوند است، ولی خواست خداوند بر اساس حکمت است. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»
۱۱. صراط مستقیم، پایان دهندۀ اختلافات است. «اخْتَلَفُوا» «یَهْدِی» «صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۴ - تفسیر نور:
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ » آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر پپشینیان شما گذشت به شما نرسیده است؟! آنان گرفتار تنگدستی و ناخوشی شده و چنان زیر و زبر شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده و همراه او بودند، گفتند: یاری خدا چه وقت خواهد بود؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۱۴:
«الْبَأْساءُ» سختی هایی است که از خارج به انسان تحمیل میشود، مثل جنگ و سرقت. و «الضَّرَّاءُ» سختیهای درونی است، مانند بیماری، زخم و جراحت.
این آیه یادآور تحمل سختی از سوی مؤمنان گذشته و هشدار و تسلّایی برای مسلمانان است.
حوادث سخت، آزمایش الهی است و مشکلاتی همچون حوادث تلخِ مالی و جانی همه برای ساخته شدن انسانهاست.
هر بلایی را عطایی با وی است -------- هر کدورت را صفایی در پی است
زیر هر رنجی، گنجی معتبر ---------- خار دیدی، چشم بگشا گل نگر
در روایتی از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله میخوانیم: بهشت با سختیها پیچیده شده است. «انّ الجنّة حفّت بالمکاره و انّ النّار حفّت بالشهوات» «تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۹. ۳۱»
و در روایت دیگری آمده: برای مؤمنان گرفتار در دنیا، چنان پاداشی است که دیگران میگویند: ایکاش این سختیها با سختی بیشتری برای ما بود. «تفسیر منهج الصادقین، ج ۱، ص ۵۵۲»
آری، مشکلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است.
نابرده رنج، گنج میسّر نمیشود ----------- مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
تأخیر استجابت دعا، مایۀ تردید نشود. خداوند بارها وعده داده است که «إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» «صافات، ۱۷۲» انبیاء و بندگان ما حتماً یاری میشوند.
و «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی» «مجادله، ۲۱» خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم.
به هر حال خداوند وعدۀ پیروزی داده و ممکن است به دلائلی این وعدهها به تأخیر بیافتد، لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۱۴:
۱. انتظار بهشت رفتن، تنها به خاطر ایمان داشتن و بدون سختی کشیدن، انتظار نادرستی است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ»
۲. در سنّتهای الهی، هیچ تغییری نیست. همۀ ملّتها و امّتها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا»
۳. توجّه به مشکلات دیگران، عامل تسکین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ»
۴. آماده باشیم، آزمایشات الهی به قدری سخت است که بعضی مواقع انبیاء را نیز مضطرب میکند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللَّهِ»
۵. در سختی ها، انبیاء از مردم جدا نبودند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ»
۶. یکی از شروط استجابتِ دعا، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «مَتی نَصْرُ اللَّهِ» «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»
۷. آرام بخشِ همۀ مشکلات، یاد نصرت خداوند است. «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»
۸. مقاومت، زمینۀ دریافت نصرت الهی است. «مَسَّتْهُمُ» «إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۱۵ - تفسیر نور:
«یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر مالی که (میخواهید) انفاق کنید، برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درراهماندگان باشد. و (بدانید) هر کار خیری که انجام دهید، همانا خداوند به آن آگاه است.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۱۵:
در این آیه دو بار کلمه «خَیْرٍ» به کار رفته است:
یکی انفاق خیر «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» و دیگری کار خیر «تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ» تا بگوید افراد بیپول نیز میتوانند با عمل و کار خود، به خیر برسند.
در حدیث میخوانیم: «لا صدقة و ذو رحم محتاج؛ در صورت نیازمندی بستگان، نوبت صدقه به دیگران نمی رسد. «بحار، ج ۷۷، ص ۵۹»
در انفاق، رعایت اهم و مهم، اطلاع کامل و موازین عاطفی مورد نظر است.
انفاق چند گونه است؟
انفاق پنجگونه است: «تفسیر مواهب الرّحمن، ج ۳، ص ۲۶۴»
۱. انفاق واجب، مانند زکات، خمس، کفّارات، فدیه و نفقه زندگی که بر عهدۀ مرد است؛
۲. انفاق مستحبّ، مانند کمک به مستمندان، یتیمان و هدیه به دوستان؛
۳. انفاق حرام، مانند انفاق با مال غصبی یا در راه گناه؛
۴. انفاق مکروه، مانند انفاق به دیگران با وجود مستحق در خویشاوندان؛
۵. انفاق مباح، مانند انفاق به دیگران برای توسعۀ زندگی. زیرا انفاق برای رفع فقر، واجب یا مستحبّ است.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۱۵:
۱. نوع انفاق و مورد و راه آن را باید از مکتب وحی آموخت. «یَسْئَلُونَکَ»
امام سجاد علیهالسّلام در دعای مکارمالاخلاق از خداوند میخواهد که او را در انفاق کردن هدایت کند. «و أصب بی سبیل الهدایة للبر فیما انفق منه»
۲. سؤال مردم، زمینۀ نزول پاسخ از طرف خداوند است. «یَسْئَلُونَکَ» «قُلْ»
۳. انفاق، شامل کارهای کوچک و بزرگ میشود. «مِنْ خَیْرٍ»
۴. مال و دارایی دنیا، در دست افراد با ایمان، مایۀ خیر است. «مِنْ خَیْرٍ»
۵. انفاق باید از چیزهای خوب و مرغوب باشد. «مِنْ خَیْرٍ»
۶. انفاق، تنها در امور مالی نیست، هر نفع و بهرهای را در بر میگیرد. «مِنْ خَیْرٍ»
۷. بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ»
۸. انفاق به خویشان، مایۀ استحکام پیوندهای خانوادگی، و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهای مالی و عاطفی نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتی است. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ»
۹. حکیم کسی است که در پاسخ، به چیزی اشاره کند که سؤالکننده از آن غافل است. در آیه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معیّن نمود. «ما ذا یُنْفِقُونَ» «فَلِلْوالِدَیْنِ»
۱۰. اسلام، به طبقۀ محروم توجّه خاصّی دارد. «وَ ابْنِ السَّبِیلِ»
۱۱. عمل صالح، هرگز ضایع نمیشود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»
۱۲. ایمان به آگاهی خداوند از عمل ما، بهترین تشویق است. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۳۰ - ۳۳۶.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۳۰تا۱۳۲
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی وَیُنْذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ ﴿۱۳۰﴾
(در آن روز به آنها میگوید) ای جمعیت جن و انس آیا رسولانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو میکردند و از ملاقات چنین روزی شما را بیم میدادند، آنها میگویند گواهی میدهیم بر ضد خودمان (آری ما بد کردیم) و زندگی (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد، و بر زیان خود گواهی میدهند که کافر بودند. (۱۳۰)
'Jinn and human, did there not come to you Messengers of your own who narrated to you My verses and warned you of encountering this Day? ' They will reply: 'We bear witness against ourselves. ' Indeed, the life of this world beguiled them. They will bear witness against themselves that they were unbelievers. (130)
ذَلِکَ أَنْ لَمْ یَکُنْ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ ﴿۱۳۱﴾
این بخاطر آن است که پروردگارت هیچگاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بیخبری هلاک نمیکند (بلکه قبلا رسولانی برای آنها میفرستد). (۱۳۱)
That is because your Lord will not destroy villages unjustly, while their inhabitants were inattentive. (131)
وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۳۲﴾
و برای هر یک (از این دو دسته) درجات (و مراتبی) است از آنچه عمل کردند و پروردگارت غافل از اعمالی که انجام میدهند نیست. (۱۳۲)
They all have their degrees according to their deeds. Your Lord is not inattentive of their actions. (132)
تفسیر
اتمام حجت:
در آیات گذشته سرنوشت شیطان صفتان ستمگر در روز رستاخیز بیان شده ، براى اینکه تصور نشود آنها در حال غفلت دست به چنین اعمالى زدند دراین آیات روشن مى سازد که به اندازه کافى هشدار به آنها داده شده و اتمام حجت گردیده است ، لذا در روز قیامت به آنها مى گوید:(اى جمعیت جن و انس آیا رسولانى از شما به سوى شما نیامدند و آیات مرا بازگو نکردند و در باره ملاقات چنین روزى به شما اخطار ننمودند) (یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتى و ینذرونکم لقاء یومکم هذا)
(معشر) در اصل از (عشرة ) به معنى عدد ده گرفته شده است و از آنجا که عدد ده یک عدد کامل است ، کلمه معشر به یک جمعیت کامل که اصناف و طوائف مختلفى را در بر مى گیرد گفته مى شود . در اینکه آیا فرستادگان جن از جنس خود آنها است ، یا از نوع بشر؟ در میان مفسران گفتگو است . اما آنچه از آیات سوره جن به خوبى استفاده مى شود این است که قرآن و اسلام براى همه ، حتى آنها نازل شده ، و پیامبر اسلام مبعوث به همه بوده است ، منتها هیچ مانعى ندارد که رسولان و نمایندگان از خود آنها از طرف پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مامور دعوت آنان بوده باشند.
(شرح بیشتر در این زمینه و هم در باره معنى علمى جن در تفسیر همان سوره جن در جزء 29 قرآن مجید بخواست خدا خواهد آمد).
ولى باید توجه داشت که کلمه (منکم ) (از شما) دلیل بر آن نیست که پیامبران هر دسته از جنس خودشان خواهند بود، زیرا هنگامى که به گروهى گفته شود (نفراتى از شما...) این نفرات ممکن است از یک طایفه یا از همه طوایف باشند.سپس مى گوید: از آنجا که روز رستاخیز روز کتمان نیست و نشانه هاى همه چیز آشکار است و هیچکس نمى تواند چیزى را پنهان دارد، (همگى در برابر این پرسش الهى ، اظهار مى دارند: ما بر ضد خود گواهى مى دهیم و اعتراف مى کنیم که چنین رسولانى آمدند و پیامهاى تو را به ما رسانیدند اما مخالفت کردیم )
(قالوا شهدنا على انفسنا).
آرى دلائل کافى از طرف پروردگار در اختیار آنها بود و آنها راه را از چاه مى شناختند (ولى زندگى فریبنده دنیا، و زرق و برق وسوسه انگیز آن ، آنها را فریب داد)(و غرتهم الحیاة الدنیا).
این جمله به خوبى مى رساند که سد بزرگ راه سعادت انسانها دلبستگى بیحد و حساب و تسلیم بى قید و شرط در برابر مظاهر جهان ماده است دلبستگیهائى که انسان را به زنجیر اسارت مى کشاند و او را به هر گونه ظلم و ستم ، تعدى و اجحاف ، خود خواهى و طغیان ، دعوت مى کند.
بار دیگر قرآن تاکید مى کند که آنها با صراحت به زیان خود گواهى مى دهند که راه کفر پوئیدند و در صف منکران حق قرار گرفتند (و شهدوا على انفسهم انهم کانوا کافرین ).
در آیه بعد همان مضمون آیه گذشته را، اما به صورت یک قانون کلى و سنت همیشگى الهى ، بازگو مى کند که این به خاطر آن است که پروردگار تو هیچگاه مردم شهرها و آبادیها را به خاطر ستمگریهایشان ، در حالى که غافلند، هلاک نمى کند مگر اینکه رسولانى به سوى آنها بفرستد و آنها را متوجه زشتى اعمالشان سازد و گفتنیها را بگوید (ذلک ان لم یکن ربک مهلک القرى بظلم و اهلها غافلون ).
کلمه (بظلم ) مى تواند به این معنى باشد که خدا کسى را به خاطر ستمهایش ، و در حال غفلت ، پیش از فرستادن پیامبران مجازات نمى کند، و مى تواند به این معنى باشد که خدا افراد غافل را از روى ظلم و ستم کیفر نمى دهد زیرا کیفر دادن آنها در این حال ، ظلم و ستم است و خداوند برتر از این است که درباره کسى ستم کند.و سرانجام آنها را در آیه بعد خلاصه کرده چنین مى گوید:(هر یک از این دسته ها: نیکو کار و بدکار، فرمانبردار و قانونشکن ، حق طلب و ستمگر، درجات و مراتبى بر طبق اعمال خود در آنجا دارند و پروردگارت هیچگاه از اعمال آنها غافل نیست ، بلکه همه را مى داند و به هر کس آنچه لایق است مى دهد (و لکل درجات مما عملوا و ما ربک بغافل عما یعملون ).
این آیه بار دیگر این حقیقت را تاکید مى کند که تمام مقامها و درجات و درکات زائیده اعمال خود آدمى است و نه چیز دیگر.
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=52306
حضرت آیتالله امام خامنهای: سالها است که جبههی دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو در بیاوریم، رهبری در مقابل میگوید «غلط میکنید»؛ این تکرار نیست؛ این استقامت است ... 1402/01/01
شهید مدافع حرم شهید محمدشفیع کریمی شـهادت: 1393/03/15 | سوریه، حلب
شهید «صفر امامیشهرستانکی»
بخشی از وصیت نامه:
«دعای فرج را حتماً بخوانید تا شاید فرج امام زمان (عج) نزدیک شود؛ هر چه داریم از دعا داریم ...»
شهید سید مرتضی آوینی:
حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار است، پایمردی میخواهد و وفاداری.
شهید سید مرتضی آوینی:
جبهههای نبرد ما امروز جایگاه تحقق تاریخ آیندهی کرهی زمین است و آنچه این عهد را بر گردهی ما استوار میدارد، پیمانی ازلی است که پروردگار متعال از انسان گرفته است و الحق رزمندگان ما، این راهیان تاریخ، چه خوب از عهدهی ادای پیمان بر آمدهاند ...
شهید «سیروس احمدی»
بخشی از وصیت نامه
«به خواهرانم وصیت میکنم همیشه حجاب خودشان را رعایت کنند؛ تا با حجاب خود، راه من را ادامه دهند ...»
شهید «محمدعلی خلجی» شهادت: ششم فروردین سال 1367، در حلبچه
بخشی از وصیت نامه:
بیشتر مدافع انقلاب باشید، از ارزشهای والای اسلامی و انسانی پیروی کنید، تنها به خدا توکل کنید و مبادا امام را، چون اهل کوفه که ابا عبدالله (ع) را بییاور گذاشتند، تنها بگذارید ...
شهید «حسن احمدی»
بخشی از وصیت نامه:
«ادامه دهنده راه شهدا باشید و همچون حضرت زینب (س) پیام شهدا را به گوش آیندگان برسانید ...»
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
- ۰۳/۰۱/۲۹