السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

بایگانی
آخرین مطالب

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

 تفسیر صفحۀ ۳۵۴ قرآن کریم - سورۀ نور- آیۀ ۳۲ - تفسیر نور:

«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» «پسران و دختران بی‏ همسر و غلامان و کنیزان شایستۀ (ازدواج) خود را همسر دهید. (و از فقر نترسید که) اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل خود بی‌نیازشان می‌گرداند. خداوند، گشایشگر داناست. (او از فقر و نیاز شما آگاه است و بر کفایت شما وعده داده است و در عمل به وعده‌‏اش قدرت دارد.)»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۲:

«ایامی» جمع «ایم»، یعنی کسی که همسر ندارد؛ خواه مرد باشد یا زن، باکره باشد یا بیوه.

بهترین واسطه‏ گری‏‌ها، شفاعت و واسطه‌گری در امر ازدواج است. چنان که در روایت آمده است: کسی که دیگری را داماد یا عروس کند، در سایۀ عرش خداست. (تفسیر نور الثقلین)

پدر و مادری که با داشتن امکانات، فرزندشان را همسر نمی‌دهند، اگر فرزند مرتکب گناه شود، والدین در گناه او شریک هستند. (تفسیر مجمع البیان)

دربارۀ ازدواج، روایات بسیاری آمده است که به چند مورد آن اشاره می‌‏کنیم: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: توسعۀ زندگی، در سایۀ ازدواج است. کسی که از ترس فقر ازدواج نکند، به خداوند سوء‌ظن برده است. دو رکعت نماز کسی که همسر دارد، بهتر از هفتاد رکعت نماز کسی است که همسر ندارد. (مجموعۀ روایات از تفسیر نور الثقلین می‌باشد.)
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۲:

۱. جامعۀ اسلامی، مسئول ازدواج افراد بی‌‏همسر است. «وَ أَنْکِحُوا»

۲. ازدواج در اسلام، امری مقدّس و مورد تأکید است. «وَ أَنْکِحُوا»

۳. لازم نیست خواستگاری، از طرف خاصّی باشد، هر یک از طرفین ازدواج می‌‏توانند پیشقدم شوند. «وَ أَنْکِحُوا»

۴. تنها سفارش به ترک نگاه حرام، کافی نیست؛ مسألۀ ازدواج را باید حل کنیم. «یَغُضُّوا، یَغْضُضْنَ، أَنْکِحُوا»

۵. زنان بیوه را همسر دهید. ( «الْأَیامی‏»، شامل آنان نیز می‌‏شود.)

۶. داشتن صلاحیّت، شرط طرفین عقد است. «وَ الصَّالِحِینَ» (یعنی باید صلاحیّت اداره زندگی مشترک را داشته باشند.)

۷. اقدام جامعه برای عروس و داماد کردن افراد صالح، تشویقی است که جوانان لاابالی و هرزه نیز خود را در مدار صالحان قرار دهند. «وَ الصَّالِحِینَ» ... (بنا بر این که مراد از صلاحیّت، صلاحیّت اخلاقی و مکتبی باشد.)

۸. در تأمین نیازهای جنسی، فرقی میان انسان‌ها نیست. (زن، مرد، غلام و کنیز) «مِنْکُمْ، عِبادِکُمْ، إِمائِکُمْ»

۹. فقر، نباید مانع اقدام در امر ازدواج شود. «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ»

۱۰. در صورت فقر، به ازدواج اقدام کنید و بر خدا توکّل نمایید. «یُغْنِهِمُ اللَّهُ»

۱۱. فقر، برای عروس و داماد عیب نیست. «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ»

۱۲. خداوند، تأمین زندگی عروس و داماد را وعده داده است و ازدواج، وسیلۀ وسعت و برکت زندگی است. «یُغْنِهِمُ اللَّهُ»

۱۳. تحقّق وعده‌های الهی از سرچشمۀ فضل بی‌پایان اوست. «فَضْلِهِ واسِعٌ»

۱۴. رشد و توسعه‌ای که خداوند نصیب بندگانش می‌فرماید، بر اساس علم و حکمت اوست. «واسِعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحه ۳۵۴ قرآن کریم - سوره نور- آیه ۳۳ - تفسیر نور:

«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِی آتاکُمْ وَ لا تُکْرِهُوا فَتَیاتِکُمْ عَلَی الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَنْ یُکْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِکْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِیمٌ» «و کسانی که وسیلۀ ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی و عفت پیشه کنند، تا آن که خداوند از کرم خویش، آنان را بی ‏نیاز نماید. و هر کدام از غلامان و کنیزان شما که خواهان بازخرید و آزادی (تدریجی) خود باشند، (یعنی مایلند با قرارداد کتبی با مالک خویش کار کرده و خود را آزاد نمایند) اگر در آنان خیر و شایستگی دیدید، تقاضای آنان را بپذیرید (و برای کمک به آزاد شدن آنان) از مالی که خدا به شما داده به آنان بدهید، و کنیزان خود را که تصمیم بر پاکدامنی دارند، به خاطر رسیدن به مال دنیا به فحشا وادار نکنید، که هر کس آنان را به فحشا مجبور کند، البتّه خداوند برای آن کنیزان که به اکراه بدان کار وادار گشته‌‏اند، بخشندۀ مهربان است»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۳:

ابتدا باید به توانمندان و مسئولان سفارش اقدام کرد، سپس به غیر متأهّلین سفارش عفت و پاکدامنی. (آیه «وَ أَنْکِحُوا» قبل از آیه «وَ لْیَسْتَعْفِفِ» آمده است) علی (علیه‌السّلام) فرمود: در جاهلیّت مردم کنیزان را برای کسب درآمد به فحشا وادار می‌‏کردند. (تفسیر در المنثور)
اگر مسلمانان در جنگ پیروز شدند و اسیر گرفتند، در مورد رفتار با اسرا یکی از این چند راه را می‌توانیم پیش بگیریم:

الف: همۀ اسیران را یک جا آزاد کنیم؛ که در این صورت، دوباره جنگ شروع می‌شود.

ب: همه را بکشیم، که این، نشانۀ سنگدلی مسلمانان خواهد بود.

ج: اسرا را در منطقه‌ای گرد آوریم و از بیت المال مسلمین، مخارج آنان را تأمین کنیم. (در این طرح، باید بی‌گناهان هزینۀ مجرمان را بپردازند).

د: آنها را میان مسلمانان تقسیم کنیم تا سیرۀ اسلام و مسلمین را مشاهده کنند و به تدریج تحت تأثیر قرار گیرند و مسلمان شوند، سپس از راه‏ های مختلف، آنها را آزاد کنیم، که این طرح، بهترین است، و طرح اسلام نیز همین است.

بگذریم که نظام جنگ در آن زمان این بود که اسیر جنگی را به عنوان برده مورد استفاده قرار می‌‏دادند و اسلام نیز مقابله به مثل می‌کرد، همان گونه که امروز در دنیا اسیران را در اردوگاه‌ها قرار می‌دهند که ما نیز باید قوانین بین ‏المللی جنگ را تا آنجا که منافاتی با مذهب ما نداشته باشد بپذیریم.
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۳:

۱. دسترسی نداشتن به همسر، مجوّز گناه نیست؛ صبر و عفّت لازم است. «وَ لْیَسْتَعْفِفِ»

۲. هر کجا احساس خطر بیشتر شد، سفارش مخصوص لازم است. «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً» (چون افراد غیر متأهل بیشتر از دیگران در معرض فحشا و منکر هستند، خداوند در فرمان به عفّت، آنان را مخاطب قرار داده است)

۳. اگر عفّت و تقوا داشته باشیم، خداوند ما را بی ‏نیاز می‌کند. «وَ لْیَسْتَعْفِفِ ... یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ» (جوانان به خاطر امکانات ازدواج، به سراغ تهیّۀ مال از راه حرام نروند و عفّت و تقوای مالی از خود نشان دهند)

۴. در حفظ عفّت و پاکدامنی عمومی، هم جوانان خود را حفظ کنند، «وَ لْیَسْتَعْفِفِ»، هم حکومت قیام کند «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‏»، و هم ثروتمندان جامعه به پاخیزند. «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ»

۵. در هر قراردادی حتّی با زیردستان خود، سند کتبی داشته باشید. «مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ فَکاتِبُوهُمْ»

۶. آسان گرفتن ازدواج بردگان از طریق قرارداد بازخرید باید همراه با علم به مصلحت باشد. «فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْراً»

۷. اسلام برای آزادی بردگان، طرح‏‌های مختلفی دارد. یکی از آنها قرارداد بازخرید است. «فَکاتِبُوهُمْ»

۸. دارایی و اموال را از خود ندانید بلکه از خداست که چند روزی امانت به شما داده است. «مالِ اللَّهِ»

۹. ثروتمندان در قبال ازدواج جوانان، مسئولیّت بیشتری دارند. «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِی آتاکُمْ»

۱۰. اولیا به بردگانی که توان پرداخت بهای بازخرید خود را ندارند، کمک کنند. «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ» حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: یک چهارم قیمت قرارداد را رها کنند. (تفسیر در المنثور) و امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: چیزی از بهای قرارداد را کم کنند. (من لا یحضر، ج ۳، ص ۷۸)

۱۱. بردگان در بستن قرارداد، هم‏ سنگ مالکان خود هستند. ( «فَکاتِبُوهُمْ» در موردی است که هر دو طرف برابر هم باشند)

۱۲. از مال الهی (بودجۀ زکات) هم برای آزادی بردگان و هم برای ازدواج جوانان هزینه کنید. «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ»

۱۳. به کارگیری زیردستان در مسیر حرام و وا داشتن کنیزان عفیف بر فحشا، ممنوع است. «وَ لا تُکْرِهُوا فَتَیاتِکُمْ عَلَی الْبِغاءِ»

۱۴. دنیاطلبی، سرچشمۀ گناهان است. «لا تُکْرِهُوا ... عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا»

۱۵. ثروت ‏اندوزی از راه‌های نامشروع جایز نیست. «لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا»

۱۶. دنیا زودگذر است. «عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» (کلمۀ «عَرَضَ» به معنای عارضی و زودگذر است)

۱۷. ارزش‌ها نباید فدای رفاه و مال و مادیّات شود. «لا تُکْرِهُوا ... لِتَبْتَغُوا»

۱۸. شخصیّت کنیزان مانند دخترانِ آزاد است. ( «لا تُکْرِهُوا فَتَیاتِکُمْ» و نفرمود: «لا تکرهوا امائکم»)

۱۹. اسلام حامی کنیزان است. «لا تُکْرِهُوا»

۲۰. پاکدامنی و عفت برای زن بهترین ارزش است. «إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً»

۲۱. سرچشمه بخشی از گناهان، بزرگترها هستند. «لا تُکْرِهُوا ... أَرَدْنَ تَحَصُّناً»

۲۲. افراد مجبور شده به گناه، مورد عفو قرار می ‏گیرند. «فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِکْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۵۴ قرآن کریم - سورۀ نور- آیۀ ۳۴ - تفسیر نور:

«وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ وَ مَثَلاً مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ» «همانا ما به سوی شما آیاتی روشنگر و از کسانی که قبل از شما بودند نمونه‌های برجسته و تاریخی و پندی برای پرهیزکاران فرستادیم»
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۴:

۱. خداوند با مردم اتمام حجّت می‌کند. «أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ»

۲. آیات قرآن نور و روشنگر است. «آیاتٍ مُبَیِّناتٍ»

۳. تاریخ گذشتگان، چراغ راه آیندگان است. «مَثَلًا مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ»

۴. قرآن کتاب جامعی است. «آیاتٍ مَثَلًا مَوْعِظَةً»

۵. پند پذیری دلی آماده می‏ خواهد. «مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ»

۶. متّقین نیز به موعظه نیازمندند. «مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ»
تفسیر صفحۀ ۳۵۴ قرآن کریم - سورۀ نور - آیۀ ۳۵ - تفسیر نور:

«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی‏ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ» «خداوند، نور آسمان‏ ها و زمین است. مثل نور او همچون چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد. آن چراغ در میان شیشه‌ای و آن شیشه همچون ستاره‌ای تابان و درخشان. این چراغ از روغن درخت پر برکت زیتون بر افروخته است، که نه شرقی است و نه غربی. (روغنش به قدری صاف و شفّاف است) که بدون تماس آتش نزدیک است (شعله‏ ور شود و) روشنی دهد. نوری است بر فراز نور دیگر. هر کس را که خداوند بخواهد به نور خویش هدایت می‏ کند، و خداوند برای مردم مثلها می‌زند و به هر چیزی آگاه است»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۵:

«مشکاة» یعنی چراغدان.

«دُرِّیٌّ» به معنای پر نور و پر فروغ است.

«زیت» روغن زیتون را گویند. (مادّه‌ای که وسیلۀ روشنایی است.)

«نُورُ» یعنی چیزی که هم خودش روشن است و هم سبب روشنی اشیای دیگر است. در فرهنگ اسلام از چند چیز به عنوان «نُورُ» یاد شده است، از جمله: قرآن، حدیث، علم، عقل، ایمان، هدایت، اسلام، پیامبر (صلوات اللَّه علیه) و امامان معصوم (علیهم‌السّلام).

حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمود: چیزی را ندیدم مگر آن که خدا را قبل از آن و بعد از آن و همراه با آن دیدم. «ما رأیت شیئا الا و رأیت الله قبله و بعده و معه»

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم......... به دریا بنگرم دریا تو بینم‏

به هر جا بنگرم کوه و در و دشت......... نشان از قامت رعنا تو بینم‏

«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ» یعنی؛ خداوند هدایت کنندۀ آسمان و زمین است. در میان تمام اقوالی که برای «نور» گفته شده است، از قبیل روشنگر، زینت بخش و هادی، معنای هدایت بهتر به نظر می‌آید، چون هدایت آفرینش، در آیات دیگر نیز آمده است. «أَعْطی‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی‏» و جملۀ «نُورٌ عَلی‏ نُورٍ» به معنای هدایت‌های دایمی و پی در پی است و در پایان آیه نیز می‌فرماید: «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ»
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۵:

۱. هستی، فیض خداوند و پرتوی از نور اوست؛ قوام و بقای هستی از اوست. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ»

۲. نور خدا هم زیاد است و هم ثابت. (شیشه، هم نور را زیاد می‌کند و هم نور را از خاموش شدن حفظ می‌کند.) «الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ»

۳. روشنی نور خدا از ذات اوست نه از جرقه‌های بیرونی. «یَکادُ زَیْتُها یُضِی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ»

۴. زیتون درخت مبارکی است. «شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ»

۵. اگر درخت زیتون در وسط باغ باشد، که در تمام روز آفتاب بخورد، روغنش بهتر می‏‌شود، ولی اگر در اطراف باغ و مزرعه بود، یا در وقت صبح آفتاب دارد یا عصر. «زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۵۴ قرآن کریم - سورۀ نور - آیۀ ۳۶ - تفسیر نور:

«فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» «(این نور هدایت) در خانه‌هایی است که خداوند اذن داده رفعت یابند و نام او در آنها ذکر شود و در آنها بامدادان و شامگاهان او را تسبیح گویند»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۶:

در زیارت جامعه خطاب به ائمّه شیعه (علیهم‌السّلام) می‌خوانیم: «جعلکم فی بیوت أذن الله أن ترفع» بنا بر این حرم امامان معصوم (علیهم‌السّلام)، یکی از مصادیق «فِی بُیُوتٍ» است.

کلمۀ «تُرْفَعَ» در آیه به معنای بلندی مکانی نیز می‌‏باشد، نظیر آیۀ «إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ» (بقره، ۱۲۷) یعنی حضرت ابراهیم پایه‌های کعبه را بلند ساخت.

امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: آن خانه‌ها، خانه‌های انبیاء و حکما و امامان معصوم می‌باشد. (تفسیر نور الثقلین) و «ثعلبی» در تفسیر خود نقل می‌کند: روزی پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) مشغول تلاوت این آیه بود. ابو بکر برخاست و پرسید: آیا خانۀ فاطمه (علیها‌السّلام) و علی (علیه‌السّلام) از مصادیق این آیه است؟ فرمود: آری، از بهترین مصادیق این آیه است. (تفسیر روح المعانی)

امام کاظم (علیه‌السّلام) فرمود: مراد از «بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» در آیه، نمازهای اوّل وقت است. (بحار، ج ۲۳، ص ۳۲۶)

در فرهنگ قرآن، در موارد متعدّدی به جای نماز، تسبیح آمده است. «وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ» (آل عمران،۴۱)، «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ» (ق، ۳۹)
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۶:

۱. راهیابی به نور خدا در هر کجا نیست؛ بلکه در مکان‌‏ها و از راه‏‌های خاصّی است. «اللَّهُ نُورُ ... فِی بُیُوتٍ»

۲. بلند ساختن مساجد و کانون‌های عبادت مانعی ندارد. «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ»

۳. مکان‌ها یکسان نیستند و بعضی از آنها، بر بعضی دیگر برتری دارند. «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ»

۴. توجّه به نور هدایت خداوند با رفت و آمد به مساجد به دست می‌‏آید. «اللَّهُ نُورُ ... یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ ... فِی بُیُوتٍ»

۵. مساجد باید از هر جهت از خانه‌های دیگر بهتر و برتر باشند. «أَنْ تُرْفَعَ»

۶. بزرگی و عظمت، مخصوص خدا و مواردی است که او اجازه می‌دهد. «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ»

۷. اصل در استفاده از مساجد، ذکر خداست، نه مراسم دیگر. «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»

۸. درهای مسجد باید در اوقات نماز باز باشد و کسی حقّ ندارد آن را ببندد. «یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»

۹. تسبیح خداوند، باید هر صبح و شام تکرار شود. «یُسَبِّحُ ... بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» (عنصر زمان و مکان در عبادت مؤثّر است.)

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج‏۸، صفحات ۱۷۸ - ۱۸۷.

 تفسیر صفحۀ ۳۵۵ قرآن کریم - سورۀ نور- آیۀ ۳۷ - تفسیر نور:

«رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» «مردانی که هیچ تجارت و معامله‌ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، سرگرم و مشغول نمی‏‌کند، از روزی که در آن، دلها و چشم‌ها دگرگون می‌شود بیمناکند»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۷:

«تِجارَةٌ» داد و ستد دایمی است که برای به دست آوردن سود انجام می‌گیرد، ولی «بَیْعٌ» خرید و فروش مقطعی و دفعی برای رفع نیازهای روزمرّۀ زندگی است. (تفسیر المیزان)

کلمۀ «رِجالٌ» در این جا شامل همۀ بندگان خدا می‌شود؛ چه مرد و چه زن. در حدیث می‏‌خوانیم: مراد از کسانی که در این آیه از آنها یاد شده است، تجاری هستند که با شنیدن صدای اذان، تجارت را رها می‌کنند و به سوی نماز می‌‏روند. (تفسیر نور الثقلین) تجارت، تنها عاملی نیست که انسان را سرگرم می‌کند و از یاد خدا باز می‌دارد، عوامل دیگری نیز در قرآن کریم ذکر شده است؛ از جمله: تکاثر، آرزو، فرزند و دوست بد.
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۷:

۱. کسانی که تجارت آنان را غافل نکند، مردان بزرگی هستند. (کلمۀ «رِجالٌ» با تنوین آمده که علامت بزرگی و عظمت است)

۲. تلاش و اقتصاد منهای یاد خدا، پوچ و بی‌‏ارزش است. ( «لا تُلْهِیهِمْ» به جای «لا تمنعهم» بیانگر آن است که اگر به تجارت سرگرم و از نماز غافل شدی کار تو لهو، پوچ و بی‏ ارزش است.)

۳. تجارت و اقتصاد، لغزشگاه بزرگی است. «لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ»

۴. اگر ایمان و ارادۀ قوی باشد، ابزار و وسائل اثری ندارند. «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ»

۵. بازار اسلامی هنگام نماز، باید تعطیل شود. «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ»

۶. از نظر اسلام، حتّی کارهای حلال و مباح نباید انسان را از یاد خدا غافل کند؛ چه رسد به کارهای مکروه و حرام. «لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ»

۷. ترک تجارت، ارزش نیست؛ بلکه تجارت همراه با یاد خدا و نماز و زکات ارزش است. «لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ ... عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ» (مردان خدا برای زندگی مادّی خود تلاش می‌کنند، ولی از آخرت غافل نیستند.)

۸. ایمان به آخرت، دنیا را نزد انسان کوچک می‌کند. «لا تُلْهِیهِمْ ... یَخافُونَ یَوْماً»

۹. با این که نماز ذکر خداست، ولی به خاطر اهمیّت آن در کنار ذکر اللَّه جداگانه مطرح شده است. «ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ»

۱۰. نماز و زکات عِدل یکدیگرند و تاجرانی استحقاق ستایش دارند که اهل هر دو باشند. «إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ»

۱۱. دنیا، شما را از آخرت غافل نکند. «یَخافُونَ یَوْماً»

۱۲. در قیامت، چشم‌‏ها گاهی تیز و گاهی خاشع و دلها منقلب است. «تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» قیامت صحنه‌های هولناک و هراس‌آوری دارد. «یَخافُونَ»

۱۳. در قیامت، معیارها عوض می‌‏شود. (آنچه در دنیا در دیده‏ ها و دل‏ ها جلوه می‌کند، در آخرت به شکل دیگری درمی‌‏آید. آنچه امروز به سوی آن می‌رویم، فردا از آن فرار خواهیم کرد). «تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ»
تفسیر صفحۀ ۳۵۵ قرآن کریم - سورۀ نور- آیۀ ۳۸ - تفسیر نور:

«لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» «تا خداوند به آنان به نیکوتر از آنچه کرده‌اند پاداش بدهد و از فضل و رحمت خویش بر پاداششان بیفزاید و خداوند هر کس را بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد»
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۸:

۱. خداوند کم و کاستی‌های اعمال مردان خدا را جبران کرده و پاداش عمل کامل به آنان می‏‌دهد. «لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا»

۲. مردان خدا همواره در حال رشد می‌باشند و ابعاد وجودی آنان افزایش می‌یابد. («یَزِیدَهُمْ ...» و نفرمود: «یزید لهم ...»)

۳. پاداش را بیش از عمل بدهید. «وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» (در اسلام سفارش شده است که مزد را معیّن کنید؛ ولی هنگام پرداخت بیش از آن مقدار بدهید.)

۴. اگر از سود تجارت دنیا بگذرید به سود بی‏ حساب آخرت می‌‏رسید. «لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ بِغَیْرِ حِسابٍ» (مراد از بی ‏حساب، پاداشی فراوان و فوق انتظار است.)
تفسیر صفحۀ ۳۵۵ قرآن کریم - سورۀ نور- آیۀ ۳۹ - تفسیر نور:

«وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّی إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ» «اعمال کسانی که کافر شدند همچون سرابی در بیابان است که تشنه آن را آب می‌‏پندارد، (امّا) همین که به سراغ آن آمد آن را چیزی نیافت، امّا خدا را نزد خویش یافت که حساب او را بی ‏کم و کاست داده و خداوند زود به حساب‌ها می‌رسد»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۹:

کلمۀ «قیعة» به معنای زمین مسطح و بزرگ است.

«ظمآن» کسی را می‌گویند که عطشش زیاد باشد.

کلمۀ «وفی» به معنای پاداش و کیفر کامل و بدون کم و کاست است.
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۳۹:

۱. شرط قبولی عمل، داشتن ایمان است و سعادت انسان نیز در گرو ایمان است. «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ» (کفر سبب حبط و پوچی عمل است.)

۲. اعمال کفّار فریبنده است. «کَسَرابٍ» به انگیزه‏‌ها بنگرید، نه به جلوه‌ها و ظاهر تلاش‏‌ها.

۳. در تعلیم و تربیت استفاده از مثال و تشبیه مؤثّر است. «کَسَرابٍ»

۴. قیامت، روزِ بُروز حقایق است. «لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ»

۵. سعادت‌خواهی، در فطرت همۀ انسان‌ها وجود دارد و انگیزۀ تمام حرکت‌ها رسیدن به خیر است لکن تفاوت در واقع‌‏بینی و خیال‌گرایی است. «یَحْسَبُهُ ... ماءً»

۶. کفّار در قیامت، هیچ سرمایه‌ای ندارند. «لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً»

۷. علاوه بر عقیده، اعمال انسان در سرنوشت او مؤثّر است. «لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا ... أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ»

۸. همۀ مردم، روزی خدا را باور خواهند کرد. «وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ»

۹. در قیامت، رسیدگی به حساب افراد هم کامل و دقیق است و هم سریع. «فَوَفَّاهُ حِسابَهُ ... سَرِیعُ الْحِسابِ» (بر خلاف حسابرسی‌های دنیوی که یا دقیق و کامل نیست و یا همراه معطّلی است.)
تفسیر صفحۀ ۳۵۵ قرآن کریم - سورۀ نور - آیۀ ۴۰ - تفسیر نور:

«أَوْ کَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ» «یا (اعمال کافران) همچون ظلماتی است در دریای عمیق و متلاطم که موجی بزرگ روی آن را می‌پوشاند، و روی آن، موج بزرگ دیگری است و بالای آن موج (دوّم) ابری است، (تاریکی عمق دریا و موج‌های انباشته و ابرهای تیره) ظلماتی است تو در تو (که کافر در آنها غرق شده است) همین که دست خود را (برای نجات) برآورد، احدی دست او را نمی‌‏بیند (تا نجاتش دهد). و خداوند برای هر کس نوری قرار ندهد، هیچ نوری برای او نخواهد بود‌»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۴۰:

کافر معمولی و ساده به اسلام نزدیک است، و امیدی به بازگشت او هست. مانند کدورت ساده‏‌ای که میان دو نفر وجود دارد و کار آن دو به صلح و آشتی نزدیک است. امّا کافرانی که در راه کفر، تلاش‌ها و اعمال خلاف بسیاری دارند، برگشت آنان بسیار سخت است. کافری که در عقیده‌اش اصرار ورزیده و دنبال کفرش، حقّ را تحقیر و جنگ‌ها کرده و بودجه‏‌ها خرج نموده و افرادی را دور خود گرد آورده و به این عنوان معروف شده است، بازگشت او به دامن اسلام بسیار سخت و بعید است. زیرا هر تلاش و عمل او، موجی از ظلمت بر موج‌های قبل افزوده و اعمال کفرآلودش، کفر او را محکم‌تر ساخته است.

اعمال کفّار به جای این که راه را برای آنان باز کند، گمراه‏ ترشان می‏‌کند و حجابی روی حجاب دیگر است. نظیر آیۀ «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ» (بقره، ۲۵۷)
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۴۰:

۱. به هنگام معرّفی الگوها باید از الگوهای مثبت و منفی سخن گفت. (الگوی مثبت «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ» و الگوی منفی در آیۀ قبل و این آیه «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا ... أَوْ کَظُلُماتٍ»

۲. در برابر نور الهی (آیه ۳۵) که «نُورٌ عَلی‏ نُورٍ» بود، در این آیه سخن از ظلمات و ظلمت فوق ظلمت است. «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»

۳. هر عملی از مؤمن نور و هر عملی از کافر ظلمت است. «أَوْ کَظُلُماتٍ»

۴. اعمال خوب کفّار، سراب و اعمال بد آنها ظلمات است. «کَسَرابٍ ... أَوْ کَظُلُماتٍ»

۵. علم و عقل، انسان را از نور وحی الهی بی‏ نیاز نمی‌کنند. اگر نور الهی نباشد، هیچ نوری انسان را نجات نمی‌دهد. «فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»
تفسیر صفحۀ ۳۵۵ قرآن کریم - سورۀ نور - آیات ۴۱ - ۴۲ - تفسیر نور:

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِما یَفْعَلُونَ * وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ» «آیا ندیدی که هر کس در آسمان‌ها و زمین است و پرندگان بال گشوده (در پرواز) برای خدا تسبیح می‌گویند، و هر یک نیایش و تسبیح خود را می‌داند؟ و خداوند به آنچه می‌‏کنند داناست * و فرمانروایی آسمان‌ها و زمین، مخصوص خداست. و بازگشت (همه) به سوی اوست‌»
نکته‌های سورۀ نور - آیات ۴۱ - ۴۲:

ظاهر آیه همان طور است که ترجمه شد، امّا ممکن است فاعل «عَلِمَ» خدا باشد، نه موجودات که در این صورت معنای آیه چنین می‌شود: خداوند از نیایش و تسبیح همۀ موجودات آگاه است.

قرآن، بارها مسألۀ تسبیح موجودات و سجده و نماز آنها را با صراحت بیان کرده و گاهی فرموده است: شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید. (اسراء، ۴۴) از این آیات به دست می‌آید که علم و شعور، مخصوص انسان ‏ها نیست. گرچه بعضی تسبیح موجودات هستی را تسبیح تکوینی و زبان حال آفرینش دانسته‌اند، ولی ظاهر آیات بر خلاف این مطلب است.
خداوند، در این آیه چند مرتبه به صورت غیر مستقیم، به انسان هشدار داده است:

الف: موجودات آسمان و زمین و پرندگان در حال تسبیح هستند. چرا انسان غافل است؟!

ب: تسبیح موجودات، آگاهانه است. چرا انسان حضور قلب ندارد؟!

ج: پرندگان، هنگام پرواز در هوا در حال تسبیح و نمازند، امّا برخی انسان‏ ها هنگام پرواز در آسمان، مظلومان را بمباران می‌کنند و یا در حال غفلت و مستی به سر می‌برند! در روایات می‏‌خوانیم: امام صادق (علیه‌السّلام) هنگامی که صدای گنجشکی را شنید فرمود: این پرنده مشغول دعا و تسبیح است. (تفسیر کبیر فخر رازی و روح البیان)
پیام‌های سورۀ نور - آیات ۴۱ - ۴۲:

۱. تنها به خود نیندیشید؛ به اطراف خود هم بنگرید و در هستی نیز مطالعه و اندیشه کنید. «أَ لَمْ تَرَ»

۲. کسی که می‌خواهد دیگران را ارشاد کند، خود باید از دید عمیقی برخوردار باشد. پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه)، تسبیح موجودات را می‌‏دید. «أَ لَمْ تَرَ»

۳. در میان موجودات هستی، پرندگان، آن هم در حال پرواز، توجّه خاصّی به خدا دارند. «وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ»

۴. همۀ موجودات هستی، شعور دارند و نماز و تسبیح موجودات، آگاهانه است. «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ»

۵. نماز، در صورتی ارزش دارد که نمازگزار بداند چه می‌گوید و چه می‌کند. «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ»

۶. نماز و تسبیح هر موجودی به صورت خاصّی است. «صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ»

۷. خداوند، بر جزئیات کار تمام هستی آگاه است. «عَلِیمٌ بِما یَفْعَلُونَ»

۸. نظام هستی، هم فرمانروا دارد «وَ لِلَّهِ مُلْکُ» و هم هدفدار است. «وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ»
تفسیر صفحۀ ۳۵۵ قرآن کریم - سورۀ نور - آیۀ ۴۳ - تفسیر نور:

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحاباً ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ» «آیا ندیدی که خداوند ابرها را به آرامی می‌راند. سپس بین اجزای آن پیوند برقرار می‌کند. آن گاه آن را متراکم می‌سازد. پس می‌بینی که باران از میان آن بیرون می‌‏آید و خداوند از آسمان از ابرهایی که مثل کوه است تگرگ فرو می‌فرستد. پس (زیانِ) آن را به هر کس بخواهد می‏‌رساند و از هر کس بخواهد باز می‌دارد. نزدیک است درخشندگی برق آن ابر، چشم‏ها را کور کند»
نکته‌های سورۀ نور - آیۀ ۴۳:

«یُزْجِی» به معنای حرکت آهسته همراه با دفع است.

«بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ» یعنی سرمایه‌ای که کم‏کم قابل دفع و برگرداندن است.

کلمۀ «رُکاماً» به معنای تراکم است.

«الْوَدْقَ» به معنای باران است.

کلمه‏ی «سَنا» به معنای درخشش است و «سَنا بَرْقِهِ» یعنی درخشش برق.

اگر کسی با هواپیما بالاتر از ابرها پرواز کند، می‌بیند که توده‌‏های ابر مثل کوه است و این از معجزات قرآن است که ۱۴ قرن قبل فرمود: «یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ» از کوهِ ابر، تگرگ می‌فرستیم.
پیام‌های سورۀ نور - آیۀ ۴۳:

۱. سخن حقّ خود را با بیان نمونه‌ها تثبیت کنید. «وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ ... أَ لَمْ تَرَ»

۲. دقّت در آفرینش، بهترین راه شناخت خدا و مایۀ عشق به اوست. «أَ لَمْ تَرَ»

۳. تمام حرکت‌ها در جهان طبیعت، با قدرت و ارادۀ الهی و برای هدفی حکیمانه انجام می‌گیرد. «یُزْجِی، یُؤَلِّفُ، یَجْعَلُهُ»

۴. عوامل طبیعی، مسیر تحقّق ارادۀ خداست، نه به جای خدا. «یُزْجِی، یُؤَلِّفُ، یَجْعَلُهُ، یُنَزِّلُ»

۵. بارش باران و تگرگ و مفید بودن یا مضرّ بودن آن به ارادۀ خداست. «فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج‏۸، صفحات ۱۸۷ - ۱۹۵.

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ مِنْ کَنْزِ الْجَنَّهًِْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند با [نازل‌کردن] سوره‌ی حمد، از گنج بهشت بر من منّت نهاد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۸/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۶/ نورالثقلین

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)

امام خامنه ای

آیین‌ اسلام‌ از مهمترین‌ ارکان‌ فرهنگ‌ ملی‌ ماست‌ امروز ملت‌ ایران‌ پس‌ از گذشت‌ چهارده‌ قرن‌ افتخار می‌کند که‌ فرهنگ‌، زبان‌ و عادات‌ او با اسلام‌ آمیخته‌ شده‌ است‌. آداب‌، سنن‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ جزء فرهنگ‌ ماست‌ و در این‌ مسأله‌ برای‌ ما ملی‌ بودن‌ عین‌ اسلامی‌ بودن‌ است‌ و هرگز در مقابل‌ یکدیگر قرار ندارند ... 1372/05/12

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

حجاب شرط اول است
در نظام‌ اسلامی‌ زنان‌ باید از درک‌ سیاسی‌ برخوردار باشند، فن‌ خانه داری‌ و همسرداری‌ را بدانند و در صحنه‌ فعالیت‌های‌ اجتماعی‌، سیاسی‌، علمی‌ و خدمات‌، مظهر عصمت‌، طهارت‌ و مناعت‌ باشند و به‌ این‌ مهم‌ توجه‌ کنند که‌ #حجاب‌ شرط اول‌ است‌. زیرا بدون‌ حجاب‌، زن‌ فراغت‌ لازم‌ را برای‌ دستیابی‌ به‌ مراتب‌ بالا بدست‌ نخواهد آورد.
رهبر انقلاب؛ ۷۲/۹/۱۷

 شهید حاج قاسم سلیمانی / سپاه قدس / جبهه مقاومت / سپهبد قاسم سلیمانی / شهید قاسم سلیمانی / قاسم سلیمانی

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

  • اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى