تفسیر سوره مبارکه انعام آیات۲۷تا۲۸ ... | چهره حقیقی امام سجاد علیهالسلام ... | میدان رزم امروز ... | مقاومت ملت ایران ... | آزادی ... | عظمت اسلام ... | شهدای مدافع حرم ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات۲۷تا۲۸
لو ترى إذ وقفوا على النار فقالوا یالیتنا نرد و لا نکذب بایات ربنا و نکون من المؤ منین (۲۷)
بل بدا لهم ما کانوا یخفون من قبل و لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و إنهم لکاذبون (۲۸)
ترجمه :
۲۷ - اگر (حال آنها را) ببینى هنگامى که در برابر آتش ایستاده اند که مى گویند اى کاش (بار دیگر به دنیا) باز مى گشتیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمى کردیم و از مؤ منان مى شدیم .
۲۸ - (آنها در واقع پشیمان نیستند) بلکه اعمال و نیاتى را که قبلا پنهان مى کردند، در برابر آنها آشکار شده (و به وحشت فرو رفته اند) و اگر باز گردند به همان اعمالى که نهى شده اند، باز مى گردند و آنها دروغ گویند.
تفسیر
بیدارى زودگذر و بى اثر!
در دو آیه گذشته به قسمتى از اعمال لجوجانه مشرکان اشاره شده ، و در این دو آیه صحنه اى از نتائج اعمال آنها مجسم گردیده است تا بدانند چه سرنوشت شومى در پیش دارند و بیدار شوند یا لا اقل وضع آنها عبرتى براى دیگران گردد!
نخست مى گوید: (اگر حال آنها را به هنگامى که در روز رستاخیز در برابر آتش دوزخ قرار گرفته اند ببینى تصدیق خواهى کرد که به چه عاقبت دردناکى گرفتار شده اند) (و لو ترى اذ وقفوا على النار...)
آنها در آن حالت چنان منقلب مى شوند که فریاد بر مى کشند اى کاش براى نجات از این سرنوشت شوم ، و جبران کارهاى زشت گذشته بار دیگر به دنیا باز مى گشتیم ، و در آنجا آیات پروردگار خود را تکذیب نمى کردیم و در صف مؤ منان قرار مى گرفتیم (فقالوا یالیتنا نرد و لا نکذب بایات ربنا و نکون من المؤ منین ).
در آیه بعد اضافه مى کند که این آرزوى دروغینى بیش نیست ، بلکه به خاطر آن است که در آن جهان (آنچه را از عقائد و نیات و اعمال شوم خویش مخفى مى داشتند همه براى آنها آشکار گردیده ) و موقتا بیدار شده اند (بل بدا لهم ما کانوا یخفون من قبل ).
ولى این بیدارى ، بیدارى پایدار و پا بر جا نیست ، و به خاطر شرائط و اوضاع خاصى پدید آمده است ، و لذا (اگر به فرض محال بار دیگر به این جهان برگردند به سراغ همان کارهائى مى روند که از آن نهى شده بودند) (و لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه ).
بنابراین (آنها در آرزو و ادعاى خویش صادق نیستند و دروغ مى گویند) (و انهم لکاذبون ).
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
۱ - نخست اینکه از ظاهر جمله بدالهم براى آنها آشکار شد چنین استفاده مى شود که آنها یک سلسله از حقائق را نه تنها براى مردم بلکه خود نیز مخفى مى کردند که در عرصه قیامت بر آنها آشکار مى شود، و این جاى تعجب نیست که انسان حقیقتى را حتى از خودش کتمان کند و بر وجدان و فطرت خویش سرپوش بگذارد، تا به آرامش کاذبى دست یابد.
مسئله فریب وجدان و مخفى کردن حقائق از خویش از مسائل قابل ملاحظه اى است که در بحثهاى مربوط به فعالیت وجدان مورد دقت قرار گرفته است ، مثلا بسیارى از افراد هوسران را مى بینیم که به زیان شدید اعمال هوس آلود خود متوجه شده اند اما براى اینکه با خیال راحت اعمال خویش را ادامه دهند سعى مى کنند به نوعى این آگاهى را در خود مستور دارند.
ولى بسیارى از مفسران بدون توجه تعبیر (لهم ) آیه را طورى تفسیر کرده اند که منطبق بر اعمالى مى شود که از مردم مخفى مى داشتند. (دقت کنید)
۲ - ممکن است گفته شود آرزو کردن چیزى نیست که دروغ و راست در آن باشد، و به اصطلاح از قبیل انشاء است و در انشاء صدق و کذب وجود ندارد، ولى این سخن درست نیست زیرا بسیارى از انشاءها یک مفهوم خبرى به همراه دارد که صدق و کذب در آن راه مى یابد، مثلا گاه مى شود کسى مى گوید: آرزو مى کنم خداوند به من مال فراوانى دهد و به شما کمک کنم ، البته این یک آرزو است ، ولى مفهوم آن این است که اگر خداوند چنین مالى به من بدهد من به تو کمک خواهم کرد و این یک مفهوم خبرى است که ممکن است دروغ بوده باشد و لذا طرف مقابل که از بخل و تنگ نظرى او آگاه است مى گوید دروغ مى گوئى اگر هم به تو بدهد هرگز چنین نخواهى کرد (این موضوع در بسیارى از جمله هاى انشائیه دیده مى شود).
۳- اینکه در آیه مى خوانیم اگر آنها به دنیا برگردند باز همان کارها را تکرار مى کنند به خاطر این است که بسیارى از مردم هنگامى که با چشم خود نتائج اعمال خویش را ببینند، یعنى به مرحله شهود برسند، موقتا ناراحت و پشیمان شده و آرزو مى کنند که بتوانند اعمال خویش را به نوعى جبران نمایند، اما این ندامتها که مربوط به همان حال شهود و مشاهده نتیجه عمل است ندامتهاى ناپایدارى مى باشد که براى همه کس به هنگام روبرو شدن با مجازاتهاى عینى پیدا مى شود اما هنگامى که مشاهدات عینى کنار رفت این خاصیت نیز زائل مى شود، و وضع سابق تکرار مى گردد.
همانند بت پرستانى که به هنگام گرفتار شدن در طوفانهاى سخت دریا و قرار گرفتن در آستانه مرگ و نابودى ، همه چیز را جز خدا فراموش مى کردند اما به محض اینکه طوفان فرو مى نشست و به ساحل امن و امان مى رسیدند همه چیز به جاى خود برمى گشت !
۴ - باید توجه داشت که حالات فوق مخصوص جمعى از بت پرستان است که در آیات قبل به آنها اشاره شده است نه همه آنها، لذا پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مامور بود به سایرین پند و اندرز بدهد و آنها را بیدار و هدایت کند.
منبع کانال فضیلتها (ادامه مطلب ...):
انسان ۲۵۰ ساله | چهره حقیقی امام سجاد علیهالسلام
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی: «آن چهرهی مظلوم بیصدای سربهزیرِ منفعلی که از امام سجاد درست کردند به کلی برخلاف واقع است؛ چهرهی حقیقی امام سجاد علیهالسّلام چهرهی یک مبارزِ قهرمانِ خستگیناپذیرِ آشتیناپذیرِ پیگیری است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راهها را میشناسد و انتخاب میکند و به سمت هدفها این راهها را میپیماید، خودش خسته نمیشود و دشمن را خسته میکند.» ۱۳۶۵/۷/۴
میدان رزم امروز
حضرت آیتالله امام خامنهای: «جهاد تبیین را جدّی بگیرید، شبههزدایی از ذهن مخاطبین را جدّی بگیرید. شبهه از جملهی چیزهایی است که عرض کردیم مثل موریانه است؛ دشمن به این موریانهها دل بسته.» ۱۴۰۱/۵/۵
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
معنویتگرایی
حداقل از دو قرن پیش، جریانی به نام جریان تمدن صنعتی در دنیا شروع شد. این کلمه، حاوی معانی بسیار زیادی از فرهنگ و معرفت و علم و اوج و حضیض و همه چیز است. جریانی با این نام و سمات و خصوصیات که حداقل از دو قرن پیش شروع شد - اگرچه مقدمات آن، از خیلی جلوتر در دنیا آغاز گردید - چند خصوصیت داشت: یکی گرایش به صنعت و علم، یکی گرایش به روشهای جدید در زندگی، و یکی - که از مهمترین آنهاست - گرایش به فلسفههایی با قاعده و مبنای مادّی. یعنی در طول این دو قرن، بیشترین پرچمهای فکر و فلسفه که برافراشته شده، در جهت مقابلِ تفکر معنوی و دینی بوده است. فلسفهی مارکسیسم، یکی از آنهاست که سروصدای بیشتری پیدا کرد. بقیهی مکتبهای فلسفی،اجتماعی رایج و سربرداشتهی در قرن نوزدهم و بیستم، جهت و گرایش خالص و یا غالب مادّی و غیرمذهبی و ضد مذهبی دارند. این گرایش غیرمعنوی و ضد معنوی، مثل جریانی که از کم شروع میشود و لحظهبهلحظه اوج میگیرد و فراگیری پیدا میکند، در زندگی و افکار و خانواده و ارتباطات درون اجتماعی مردم وارد شد.
در کنار این جریان فکری، سیاستها حرکتی را مستقلاً به سمت ضدیت با دین و معنویت شروع کردند. بعضی از این سیاستها، علیالظاهر به این فلسفهها هم کاری نداشتند. البته کسانی هستند... که معتقدند اصلاً تفکرات مادّی - ولو چپترینش - مخلوق و محصول فکر سیاستمدارهاست، نه فلاسفه. میگویند: اصلاً همهی این بساطها و جنجالها، یک کار سیاسی به معنای حقیقی بود؛ یک کار اقتصادی در جهت پیشرفت ثروتها و سرمایهها و بساط سرمایهداری در دنیا بود که روزبهروز اوج میگرفت. علی اىّ حال، سیاستها هم در جهت ضدیت با معنویت افتادند و روزبهروز این تضاد بیشتر شد.
البته هر نقطهیی که معنویت آن بیشتر بود، بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت؛ مثل اسلام. تفکرات اسلامی در همه جای دنیا مورد تهاجم قرار گرفت. در شرق دنیای اسلام - یعنی هند - تا غرب دنیای اسلام - یعنی الجزایر - این تهاجم صورت گرفت. در الجزایر، فرانسویها وارد شدند و با اسلام مبارزه کردند. در هند هم انگلیسیها وارد شدند و با اسلام مبارزه کردند. با اینکه در صحنهی استعمار، انگلیس و فرانسه، دو کشور رقیب بودند، امّا حریفها و طرفها و نقاط بمباردمانشان یکی بود. روزبهروز جریان مذهب و معنویت را در دنیا ضعیفتر کردند و زندگی انسانها را از اخلاق معنوی خالیتر نمودند. دنیای مسیحیت اینطور بود و دنیای اسلام هم همینطور بود. ایمانها را در لابلای چرخ و پَر گردونهی سنگین مادّیت، خُرد یا رقیق کردند. این، جریان زندگی دنیا در طول حداقل دو قرن است. این، چیز کمی نیست.
این سیر جریان مادّه، همینطور با جست و به شکل تند و خشن، حرکت به طرف اوج را شروع کرده و در طی دو قرن، روزبهروز فراگیرتر شده است. همراه با این اوج تفکر و سیاست و رفتار مادّی در زندگی انسانها، ثروت و علم و اختراع و پیشرفتهای نوبهنوی آن مراکزی که این سیاستها را دنبال میکردند هم روزبهروز بیشتر شده است. یعنی از لحاظ علمی، امریکای امروز با امریکای پنجاه سال پیش قابل مقایسه نیست. اروپا هم همینگونه است. اینها همان کسانی هستند که با پول و علم و اختراع و با استفاده از تواناییهای گوناگونشان، این جریان مادّیت را تقویت کردند.
وقتی که این جریان اوجگیرنده، به نقطهی اوجِ غیرقابل تصوری رسید، قدم بعد جز این چیزی نبود که بنای دین و معنویت و اخلاق، بکلی از میان جوامع برچیده شود؛ حتّی دیگر هیچ خاطرهیی هم نماند. این، حرف من نیست. یکی از کارهایی که در این نوشتارهای رایج ادبیات دنیا و در رمانهای علمی،تخیلی معمول است، پیشبینی دنیای آینده است. مثلاً پنجاه سال دیگر، دنیا به چه شکلی خواهد بود. آنچه نوشتهاند، همه آن دنیایی را نشان میدهد که در آن، دیگر حتّی هیچ احساس معنوی نیست. من بعضی از این رمانها را خودم دیدهام و خواندهام. آن دنیایی که تصویر میشود، قدم بعدِ دنیای قرن اتم و الکترونیک و کامپیوتر و پیشرفتهای شگفتانگیز فضایی است. قدم بعد چیست؟ بکلی تهی شدن عالم از تفکرات و یا - به قول آنها - اوهام معنوی و مذهبی است. اصلاً قدم بعد، جز این چیز دیگری تصور نمیشود.۱۳۶۹/۰۲/۲۲
بیانات در دیدار روحانیون و ائمهی جمعه و جماعات استان مازندران
منبع (ادامه مطلب ...):
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
- ۰۱/۰۶/۰۱